درووووود بر تمام دوستان عزیز و همراهان وفادار بزرگترین وبسایت هواداری ایران و تنها تارنمای تخصصی واکینگ دد به زبان پارسی. سال نو بر همه شما عزیزان خجسته و امیدوارم سالی سرشااااار از شادی و سلامتی پیش روتون باشه و کشور عزیزمون غرق در خوشبختی بشه. برای دیرکردنم متاسفم واقعا عشق به شما و سریال بود که علیرغم همه مشکلاتی که داشتم وادارم کرد به نوشتن. شاید اولین بار تو این چند سال باشه که این اندازه دیر یک اپیزود از واکینگ دد رو دیدم ولی به هر حال شد که بشه! این اپیزود به قدری جذاب و دلنشین بود که از شدت هیجان تمام مدت میخکوب بودم و نفسم رو حبس کرده بودم. بیاین بی حرف اضافه، بریم سر اصل ماجرا، پس با من همراه باشین و در آخِر هم نظراتتون رو با من به اشتراک بگذارین.
**این مطلب حاوی ۱۰۰% اسپویل از اپیزود ۸۱۲ دنیای مردگان متحرک است**
.
.
.
.
یک طرح احمقانه!
از همون اول هم میشد حدس زد عاقبت این طرح “نگان” چیه! واقعیتش آخِرش هم من نتونستم بفهمم اصلا می خواست چیکار کنه. آخه رهبرم اینقدر مغرور و احمق! با اینکه حالم ازش بهم می خوره و بی صبرانه منتظر سگ کُش شدنش هستم ولی واقعا اینجور کاراشم نمی تونم تحمل کنم، چه منطقی داره نهایتا با ۲۰ نفر راه بیوفتی بری “هیلتاپ” که مثلا ساکنین رو بترسونی اونم وقتی که هنوز از عاقبت “گوین” اطلاع نداری و از اون طرف با “مگی” کبیر قراره شاخ به شاخ بشی تازه اطمینان داری “ریک” هم یا برگشته به هیلتاپ یا تو راهه. به فرض که کمین و دیدبان ها رو نادید بگیری و هیلتاپ رو هم ضعیف در نظر بگیری آیا آدم عاقل میره برای بچه بازی و مثلا ترسوندن حریف آخرین گلوله هاش رو هدر بده؟ بعد کدوم رهبره که به عنوان آخرین ماشین و بدون اسکورت بره به سراغ دشمن؟ چرا مثل همیشه همراه نداره تو ماشینش؟ چرا اسلحه برنداشته؟ حتما باهام موافقین که برای از بین بردن سوپرقهرمان هایی در قواره ی گرایمز ها سلاح هایی خیلی قدرتمندتر از یه سطل کثافتِ واکر نیازه! مگه داری میری مهمونی “هالووین” آخه؟! واقعا احمقی نگان احمق! جالبه که با اینکه نه ما و نه “دوایت” و نه حتی خیلی از ناجی ها هنوز نتونستیم قصه نجات معجزه آسای “D” رو باور کنیم اما نگان باورش کرده! به شخصه برام واقعا عجیبه که نگان با این ادعا و غروری که داره چطور تا اینجا دووم آورده. البته که خشونت زیادش و شیوه منحصر به فرد ترسوندنش شاید بزرگترین ابزارش برای رام کردن آدما بوده باشه ولی همونطور که ریک هم اشاره کرد امپراطوریش دیگه نمی تونه بیشتر از این با این شیوه ادامه پیدا کنه و اگه کودتای “سایمون” هم شکست بخوره و خیانت دوایت هم نتونه کاری پیش ببره قطعا سماجت ریک و جسارت “گرایمزها”، اون و امپراطوری ش رو نابود خواهد کرد(بماند که حالا عقده ی جیدیس هم از اون یک دشمن تمام عیار ساخته!)
.
دوایت و تنگنای سایمون!
تلاش دوایت برای جدا شدن از گروه و اخطار دادن به گرایمزها شکست میخوره، البته اینکه توسط سایمون تحقیر میشه و اجبارا توی وَن سایمون همراهش میره در نهایت نه برای اون و نه گرایمزها بد تموم نمیشه و شاید حالا که چرخ زمونه بر وفق مراد ناجی ها نیست برای پایان دادن به کارشون، روی جاه طلبی سایمون خیلی بیشتر بشه حساب کرد تا حماقت نگان! سایمون با برگشتن از نگان در واقع یه جورایی گور خودش رو کند، حالا که نگان عاقبت کمپ “زباله گردها” رو فهمیده کافیه بدونه اون نقشه جستجو رو متوقف کرده و از طرفی خلاف دستورش قصد قتل عام هیلتاپ رو کرده، قطعا کلکش رو خواهد کند و به دست خودش به دردبخور ترین سرجوخه ش بعد از “یوجین” رو از بین خواهد برد! و اون وقت اژدهایی که دست راست خودش رو بریده و قبلا هم دندوناش رو در کمپ های سه گانه از دست داده، برای ریک شکار بسیار راحتی خواهد شد، البته به شرطی که ریک هم از مسخره بازی دست ورداره و یه کم طبق نقشه پیش بره!
دوایت همراه سایمون به ماموریت میره و البته همونطور که سایمون بهش گفت توی راه نقشه واقعیش رو برای اون شرح میده. ذکاوت دوایت در مواجه شدن با نقشه سایمون بسیار جالبه، اونجا که حتی در آخرین لحظات هم صراحتا موافقتش رو با سایمون اعلام نمی کنه و در بازگشت از گشت زنی برای یافتن نگان در سخنرانی تحریک آمیز سایمون هیچ همراهی از خودش نشون نمی ده، چون جنس نگان رو خیلی خوب میشناسه، اون هنوزم نگرانه که نگان برگرده و نقشه ش شکست بخوره و برای همین بیشتر روی پِلن B یعنی هشدار به هیلتاپ و یک عملیات همه جانبه بر علیه کل ناجی ها، متمرکزه تا کشتن نگان.
(به شخصه منم مثل دوایت، هنوز هم نگران برگشتن “لارا” هستم و حدس میزنم اون جفت نیم بوت زنانه که عزیمت گروهان نگان رو به هیلتاپ می دید، همون لارا هستش. حالا چطور نگان چیزی به روی دوایت نیاورده عجیبه، ممکنه از برگشتنش بی خبر بوده باشه!)
پ.ن: اینکه دوایت با سیگار نیم کشیده ای که از همسرش یادگاری نگه داشته ماشین نگان رو به آتیش میکشه شاید یه پیغام مهم پشتش داشته باشه و بخواد موضع قاطع اون رو در مقابل نگان به ما نشون بده!
.
بازگشت قهرمان به اتاق جنگ!
ریک با “میشون” و بدون “جیدیس” به هیلتاپ بر میگرده و بعد از سوگواری مختصر به همراه رهبرِ کمپ، بر سر مزار شهدای غافلگیریِ نگان حاضر میشه تا با اونها عهد ببنده که همه ناجی ها رو نابود کنه! صبر کنین گفتم همه؟ مگه قرار نبود فقط نگان قربانی باشه؟! بعد از فصل ها بالاخره اون روز میرسه که برادران ما، ریک و “دریل” دوباره با هم خلوت کنن و دو کلوم حرف مردونه بزنن، دریل از عجول بودنش و تصمیم بچه گانه ش در “پناهگاه” بگه و ریک هم از اینکه آماده ی جنگیدنه حرف بزنه، ریک در یک چرخش ۱۸۰ درجه ای دقیقا اونجایی که همگی منتظریم مرگ “کارل” و ایدئولوژی ش برای آینده تحت تاثیرش قرار داده باشه، دقیقا رفتاری متفاوت می کنه و به دریل میگه تصمیم درستی در قِبال پناهگاه گرفته و اون در اشتباه بوده که جون آدمای بی گناه در اونجا براش اهمیت داشته! اون حالا با دریل هم عقیده شده و تصمیم گرفته به نابودی ناجی ها. تو این فقره پای ریک در خشونت خیلی فراتر از نگان رفته و شاید تفکرات سایمون در جبهه مقابل خیلی به ریک نزدیکتر باشه تا برنامه های نگان برای آینده دنیا! ریک بدون اینکه موافقت یا مخالفت یا اصلا دخالتی در برنامه “مگی” از خودش نشون بده برای دیدبانی و بررسی وضعیت بیرون میره، در واقع اون منتظر ناجی هاست و اطمینان داره اونها برای انتقام به سرعت بر میگردن.
.
نبرد تن به تن!
اصلا وقتی ریک نگان رو میبینه کل برنامه هاشو فراموش می کنه و فقط به یه چیز فکر میکنه اونم کشتن نگانه! اونقدر عجولانه و عصبی کنترلش رو از دست میده که بهترین فرصت ها رو به بدترین ها تبدیل میکنه. عاقبت یک تعقیب و گریزِ نید فور اسپیدی، میشه چپ کردن ماشین نگان و تصادف شدید ریک با ستون چراغ برق و در نهایت ورودِ زخمی ها به خونه ای که به وضوح روی دیوار ورودیش به همه مهمونای ناخونده اخطار داده واردش نشن و زیرزمین رو مکانی توصیف کرده که توش مرگ در انتظارِ مهمانانه! شلیک های بی امان و کورِ ریک از همون اول مشخصه که راه به جایی نمیبره و اینکه اسلحه AK47اش رو قبل از اینکه خشاب دومش حتی تموم بشه رها میکنه و به سمت ورودی می دوه میخاد به ما بگه چقدر عطشِ کشتن نگان مثل خوره داره ریک رو از درون میخوره! اما حیف که تجربه قبلی از تقابل این دو اسطوره به ما نشون داده که هیچ چیز قرار نیس به راحتی اتفاق بیوفته. ریک اینبار خلاف دفعه قبل که به راحتی در تله ی نگان افتاد اون رو غافلگیر میکنه و حتی موفق میشه از خجالت “لوسیل” هم در بیاد اما باز هم با فرصت دادن به نگان موجبات فرارش رو فراهم می کنه و تنها چیزی که تلافی میکنه ضربه ایه که نگان در آلکساندریا با لوسیل به ریک زد! شاید جذاب ترین اتفاق در اون درگیری، خروج هر دو رهبر از محلی بود که مثل رینگ های مبارزات خونینِ آزاد، “واکرها” همه جاش بودن و برای جویدن استخوان هر دو نفر دندان تیز کرده بودن! اما خب نگان باز هم موفق به فرار میشه تا ریک اینبار ناکام از شکارش بمونه. اینکه هر دو رهبر با سلاح های سردشون به دل واکرها زدن و راه خروج باز کردن تصویر امیدوار کننده ای از همکاری احتمالی اونها در آینده در تقابل با “ویسپرها” به ما میده! هر چند که به شخصه اصلا دوست ندارم این همکاری بین اینها صورت بگیره!
.
معامله ای برای آینده با یک تصمیم زنانه!
در حالی که مردان ما هر کدوم دارن به شیوه خودشون برای جنگ آماده میشن درست پشت دروازه های هیلتاپ یک پیشنهاد شگفت انگیز برای تغییر آینده منتظر تصمیمِ مگی هستش! مگی باید برای یک نیم نگاه به آینده ی بعد از جنگ در مسیر تازه ای قدم برداره و به قراری بره که فقط اطمینان داره از طرف ناجی ها برنامه ریزی نشده. حالا اینکه گروه مرموزِ پیشنهاد دهنده چطور تونستن از لابلای نگهبانهایی که هر ۸۰۰ متر در حال دیدبانی و مراقبت هستن رد بشن و برای اهالی پیام بزارن خودش معمای بزرگیه که یک آلارم خطر به مگی میده که محتاط تر باشه، اما به هر حال مواجهه با گرسنگی و مرگ قریب الوقوع اهالی اون رو وادار به تصمیمی می کنه که قلبا باهاش زیاد موافق نیست. البته اشاره درست و به جای میشون به پیشنهاد کمک مشابهی که همه چیز رو در گذشته تغییر داد هم روی مگی خیلی تاثیر گذاشت(منظورم پیشنهاد “آرون” به گرایمزها برای رفتن به “آلکساندریا” و پیشنهاد “عیسی” برای کمک به آلکساندریا و رفتن به هیلتاپ هستش. یادآوری این دو پیشنهادِ خارجی، در تغییر نظر مگی خیلی موثر بود، خصوصا اینکه میشون به یادش آورد ریک با پذیرفتن هر دو پیشنهاد شدیدا مخالف بوده!!!) به هر حال مگی به همراه بادی گاردهاش به محل قرار حرکت می کنه و با شگفت انگیزترین افراد در فصل هشتم ملاقات می کنه. “جورجی” و همراهان مضحکش همونقدر عجیب و غریب رفتار میکنن که اِسماشون نشون میده! اونها مثل تفنگدارای دریایی لباس پوشیدن اما مثل دلقک های سیرک حرف میزنن و رفتار میکنن. صرف نظر از اینکه رفتار و چهره و پوشش جورجی خیلی شبیه “دیانا مونرو” رهبر فقید آلکساندریاس، سخاوتش هم ما رو به یاد اون میندازه و از اون طرف تفکراتش خیلی شبیه یوجین به نظر میرسه! شاید بالاخره قراره با صاحبان هلیکوپتر مرموز واکینگ دد ملاقات کنیم! بالاخره حتما شما هم مثل من معتقد هستین اینکه فکر کنیم جورجی با همین دو نفر تا الان زنده مونده، توی تور ناجی ها نیوفتاده و از غارت زباله گردها نجات پیدا کرده و از اون طرف بدون دیده شدن به مرزهای هیلتاپ رسیده اصلا نمی تونه ایده درستی باشه. در شرایط فعلی که جهان داره، اینکه افرادی حاضر بشن جونشون رو به خطر بندازن تا به اجتماعات بشری راه درست زنده موندن رو در قرون وسطا آموزش بدن واقعا جسارت و آینده نگری و یک ذهن خلاق میخواد که از عهده ی دو سه نفر کاملا خارجه. به شخصه معتقدم اون غنائمی که به قول جورجی برای معامله رد و بدل میشه بیشتر بهانه ای هستن برای نشون دادن حُسن نیت، شاید جورجی هم مثل دیانا، وزیری وکیلی سناتوری چیزی باشه که در غیاب دولت داره تلاش میکنه تا جایی که می تونه جلوی نابود شدن آدم خوبای باقیمانده رو بگیره. اگه برگردیم به فضای ملاقات با غریبه ها، چیزی که در پذیرش شرایط معامله توسط مگی خیلی با اهمیته نقش بعد از مرگِ “کارل” در سریاله. همونطور که بارها اشاره کردیم کارل آینده سریال بود و حالا مرگش قرار آینده باشه! بعد از معامله، مگی دست نوشته هایی رو در اختیار داره که قراره با اونها دنیا رو متحول کنه. شاید جورجی با آشنا شدن با سایر اجتماعات و نشون دادن راه درست به اونها داره شرایطی رو فراهم میکنه تا استارت پاکسازی دنیا و یک شروع مجدد زده بشه. پُر بودن وَن جورجی از خوراکی و صفحات موسیقی نشون میده اون بارها و همین اخیرا این معامله رو با اجتماعات دیگه هم انجام داده پس اینکه هنوز زنده اس یعنی راه زنده موندن و البته ابزار زنده موندن رو در اختیار داره، همینطور اشاره اون به اینکه “اخیرا بدترین آدمای بازمانده دارن از بهترین های بازمانده جلو میزنن” هم به ما نشون میده که شاید اون با ناجی ها هم ملاقاتی داشته یا دست کم اونها رو رصد میکرده! بالاخره بعد از کش و قوس فراوون، مگی با جورجی توافق می کنه و پاداش خوبی رو هم از اون می گیره، این وسط چیزی که مشخصه اینه که اون خوب کارشو بلده، همونطور که ریک خیلی خیلی به مگی و تصمیماتش و قدرت رهبریش اعتقاد داره، ما هم بهتره همین حس رو بهش داشته باشیم و به تصمیماتش احترام بزاریم. به موازات مداکره مگی و جورجی، از صحبت های ندیمِ “ایزاکیل” یعنی “جری” هم اینجوری بر میاد که نقشه “ناجی ها” برای حمله به هیلتاپ لو رفته و مگی و سربازاش برای مقابله با اونها کاملا آماده هستن و شاید حتی نقشه ی دقیق تری برای حمله ی دوباره به پناهگاه دارن که باید منتظر دیدنش باشیم!
.
گرگ و شغال، برنده کیست؟!
نگان به تور کسی میوفته که کمترین احتمال اسیر شدن به دستش رو می دادیم! جیدیس برگشته تا از عامل قتل عام آدماش انتقام بگیره، حالا اینکه اونجا و دقیقا در لحظه ی فرار نگان چطور حضور داشت معماییه که برای حل شدنش باید منتظر بمونیم اما چیزی که مهم تره غافلگیری شدید در انتهای این اپیزود و تقابل این دو رهبر شکست خورده با هم هستش. شاید جیدیس بخواد با معاوضه ی نگان با سایمون از اون انتقام بگیره یا با تحویل دادنش به ریک از گرایمزها امتیازی بگیره و در امان بمونه، شایدم چیزای بزرگتری تو ذهنش داره و می خواد به عنوان یک گروگان ازش استفاده کنه تا آینده خودش رو در مقابل هر دو گروه ناجی ها و گرایمزها تضمین کنه، در مقابل زبون چرب و نرم نگان رو نمیشه نادید گرفت چرا که میتونه با تاثیر گذاشتن روی جیدیس بازی رو به صورت کامل برگردونه. به هر حال چیزی که مشخصه اینه که نگان در ضعیف ترین حالت خودش و جیدیس در قوی ترین موضع خودش در این فصل از سریال قرار گرفته و چه بخوایم و چه نخوایم ادامه کار به تصمیم جیدیس بستگی داره و از اون طرف هر چند نگان اسیر شده باشه اما از مرگ حتمی و ضجرآور توسط ریک تا اینجا که قِسر در رفته و این اسارت صرف نظر از اتفاقات آینده برای اون یکی موهبت بزرگی به شمار میره، شما چطور فکر میکنین؟!
پیروز باشید.
بحث و انتقادات
محسن - جمعه 17 فروردین 1397
آقا سلام سال نوت مبارک با بهترین اتفاقا و نقدا من به شخصه که خیلی با نیگن و سایمن حال کردم دوآیتم ای بگی نگی داره به دلم می شینه فقط امیدوارم واقعا آدم شده باشه و تغییر کرده باشه و با ریک و دار و دسته ش متحد بشه جیدیسم شخصیت با مزه ای داره رفتارش مثل ایرانیاست حالا اینکه نیگن اسیر جیدیس شده خودش کلی سوپرایزه به شخصه اصلا انتظار همچین اتفاق عجیب و باحالی رو نداشتم ولی در کل با توجه به کارای اخیری که ریک و نیگن کردن بیشتر دوست دارم ریک بمیره تا نیگن خخخخ البته نه اینکه با جفتشون حال نکنما نه فقط کفه ی تنفرم از ریک و نیگن فعلا بیشتر سمت ریک سنگینی می کنه حالا بعدا شاید نظرم عوض شد ولی فعلا نظرم اینه اونایی ام که می گن چرا شبکه نمایش پخش نمی شه آخه شما چقد ساده این عمری صدا سیما پخش نکنه اینو مخصوصا با ربطی که قسمت سقوط تریلی روی واکرا با طرح و برنامه برای کشتن حاجیای منا داشت حالا فرار از زندان یه چیزی اصلا تا حالا کی دیدین صدا سیما فیلمای آخرالزمانی و زامبی محور و واکر محور یا فیمای اعتقادی مثل اسسینز کیرید رو تو تلویزیون پخش کنه که بخواد دفه ی دومشم باشه الکی دلتونو به این چیزا خوش نکنین
Arman - دوشنبه 6 فروردین 1397
سلام
یه سوالی خدمتتون داشتم
اینکه این گوین کیه که تو متناتون آوردین اصلا یادم نیست کیه
محسن - جمعه 17 فروردین 1397
گوین یکی از آدمای نیگن بود که با ایزیکیل معامله می کرد همونی که موهاش فرفری بود قیافه شم خسته و بی حال می زد همونی که اون پسر کوچولواه که داداشش کشته شده بود با چوب دستی از پشت کشتتش وقتی مورگن می خواست از جلو بکشتش
وحید - شنبه 2 فروردین 1399
سلام. ریک کی برمیگرده
saeed - یکشنبه 5 فروردین 1397
درود خوب بود ممنون ولی چندین بار کامنت گذاشتم که هیچ کذومش رو منتشر نکردید که البته مایه عحب من شد . اگر قرار نیست کامنتها رو منتشر نکنید بهار نیست اصلا درخاست نظر ندید. بهرحجال سپاس
Pezhvak - دوشنبه 6 فروردین 1397
سعید عزیز ممنونم از کامنتت
ولی لااقل زیر پست من بعیده کامنتی منتشر نشه
بارها گفتم
زیر پست من همه کامنتها منتشر میشه مگر خدایی نکرده توهینی توش باشه
پیروز باشی
امیر حسین - یکشنبه 5 فروردین 1397
و امید وارم بر خلاف نظر عموم سایمون زنده بمونه و کشته نشه و جای نگان بشینه و گروه رو جمع کنه و به جنگ پایان بده(با صلح) یا اگر هم با جنگ باشه سایمون با شکست عقب نشینی کنه و قضیه جنگ تموم بشه. و اینکه خیلی دوست دارم که اون تصویر ریک فقط یه خواب باشه نه اینکه تصویری از مکان این گروه جدید.
امیر حسین - یکشنبه 5 فروردین 1397
درود
به نظرم مگی درحال حاضر یه شخصیت تموم شده مثل کارلٍ که باید از سریال حذف بشه، و این گروه جدید هم اصلا قابل اطمینان نیست و ممکنه اهالی داخل تله ای مانند تله فصل پنجم بیوفتن! و امیدوارم مثل قبل نقش دیرل تو سریال پر رنگ تر باشه با دیالوگ های بیشتر، به نظرم از همه سخت تر شروع جدیده که هرگز به همین راحتی ها ریک باهاش کنار نمیاد و نخواهد اومد چون هنوز اون کارش با نگان تموم نشده و مطمئنم نمیخواد قضیه مثل قضیه فرماندار بشه. ( با اینکه قضیه افراد جدید طرح نویسندگان برای ادامه سریاله، ولی فکر کنم فصل بعد هم با ریزش طرفدار مواجه بشن چون اصلا فکر خوبی نیست که دوباره فصل ششم تکرار بشه)!
danial_god - شنبه 4 فروردین 1397
سلام می خواستم بدونم چرا از شبکه تماشا پخش نمی شه در صورتی که گفته بودید که پخش می شه؟؟
اصلا پخش می شه؟؟؟!
nasrin - یکشنبه 5 فروردین 1397
اون واسه فانش بود چون اون شب ساعتا میرفت جلو ..شوخی بود ینی
mms - شنبه 4 فروردین 1397
به نظرم وضعیت فعلیه ریک و نیگان درست مثل سوباسا و کاکرو تو فوتبالیست هاست(خخخخخخخ)
همیشه با خودم میگفتم اگه با هم تو یه تیم باشن خیلی تیم خفنی میشن. الان هم اگه ریک و نیگان یه تیم بشن خیلی گروه خفنی میشن.
نسترن - یکشنبه 5 فروردین 1397
دقیقا ????
N. R - شنبه 4 فروردین 1397
سلام اگه می شه یکی راهنمایی کنه کدوم صحنه نیم بوک لارا رو نشون میده؟!
manny - جمعه 3 فروردین 1397
اگه بخوایم خودمون رو تو هر دوطرف قرار بدیم ، نیگان یه قدرت بزرگه که دلش میخواد همینطوری گسترش بده گروهو و از یه طرف هم نگران تهدید قدرتمندی به نام “ریک” هستش . و از اون طرف هم ریک میخواد انتقام همه رو بگیره
به شخصه دوست دارم رویای کارل تبدیل به واقعیت شه.
sami yusuf - جمعه 3 فروردین 1397
درود بر کل اعصای خانواده بزرگ واکینگ دد
و ممنون از نقد جذابت پژواک جان
قسمت بعد به شدت جذاب خواهد بود
Nadiyeh - جمعه 3 فروردین 1397
سلام ربطی ب این متن نداره.چرا سریال از شبکه تماشا پخش نشد الکی گفتین؟
ابوالفضل - جمعه 3 فروردین 1397
ویسپرها دیگه چه کسانی هستند؟ منظورتون نجوا کننده هاست؟ با اینکه دوست دارم نگان سخت شکست بخوره اما دلم نمیخواد کشته بشه، به نظرم در نهایت ریک یه جورایی نگان رو می بخشه اما نگان خودش رو به وسیله غرورش نابود می کنه.
محمد - پنج شنبه 2 فروردین 1397
امیداورم تعداد بیننده مثل قبل بشه و تعداد بیننده ها بالای ۱۰ میلیون برسه
nasrin - پنج شنبه 2 فروردین 1397
اونجا که دریل از عجول بودنش میگف منظورش چی بود؟ کدوم تصمیمیش؟
بهنام - جمعه 3 فروردین 1397
تصمیم به خراب کردن دیوار پایگاه با کامیون برای ورود واکرها به داخل
لیلا - پنج شنبه 2 فروردین 1397
سلام به ادمین محترم. و عید شما هم مبارک باشه. امید ارم که سال پر خیر و برکتی رو پیش رو داشته باشین و اون رو به شادی و موفقیت به پایان برسونید. من هم مثل شما لحظه به لحظه ی فیلم میخکوب بودم. و واقعا نبرد تن به تن ریک و نگان فوق العاده بود مخصوصا اونجا که ریک به نگان میگه که افراد زباله دان کشته شده ان و نگان متوجه ی خیانت سایمون شد و سکوت تقریبا مرگباری کرد. و از اونطرف هم ایند با احساسات تندی که پیدا کرده یجورایی ممکنه هم برای خودش و هم برای مگی دردسر درست کنه.و اما در مورد یوجین. که معلوم نیست داره به نفع کی میجنگه. یه طرف به فکر دوستان قدیمشه و از یه طرف یه پیشنهاد وحشتناک میده و استفاده ی منجنیق رو پیشنهاد میده. و اما جدیس. فکر کنم با ریک هم پیمان شده. چون اگه متوجه شده باشین تو قسمت قبل که افرادشو از دست داده بود و ریک اون رو تنها گذاشت و رفت میشون یجورهایی به ریک فهموند که هنوز میتونن رو کمک جدیس حساب کنن. فیلم داره ابهت سابقشو به دست میاره. البته به شرطی که اون نویسنده ی احمق سادیسمی دوباره یکی از شخصیتهای اصلی فیلم رو نکشه. چون واقعا در دو فصل اخیر بهترین شخصیت ها رو از دست دادیم
موسوی - پنج شنبه 2 فروردین 1397
سلام سال نو مبارک .کجا بودی برادر دلمون هزار راه رفت ایشالا که همیشه سالم وسلامت باشی.میخوام به یه چیزی اشاره کنم اگه یادت باشه لوسیل آلوده به خون واکرها بود و نیگان توسط اون یه ضربه از ریک خورد آیا احتمال داره آلوده شده باشه؟
نسترن - پنج شنبه 2 فروردین 1397
ممنون از نقد مفصلتون .
اما واقعا با کشته شدنه نگان موافق نیستم ، اول اینکه شخصیت فوق العاده ای داره و خیلی فیلم رو جذاب تر کرده ، کلی طرفدار هم داره ، دوم اینکه با کشته شدن نگان خواسته ی کارل بی نتیجه میمونه ، بهترین اتفاقی که میتونه بیوفته اتحاد این دو نفره .
iamir - شنبه 4 فروردین 1397
سلام و خسته نباشید،بنظرم خیلی یه طرفه و سختگیرانه راج ب نگان صحبت کردین،جدا از نقشش بدون شک یکی از بهترین بازیگرای حال حاظره سریاله و کم طرفدار نداره،سلیقه ای هستن این موارد اما نگان اونی نبود که قسمت دوم اومدنش ارزوی مرگشو خیلیا داشته باشن،منظورم اینه مث فرماندارنبود،بسیار قوی بازی میکنه،زبون بازیش و حرکات بدنش و هارمونی بدن و دیالوگ هاش تو سکانسای مختلف خیلی دوسداشتنی ترش کرده و همونجا که باهم داشتن مرده هارو میکشتن واقعا یه آینده ای که دوتاشون باشن و رهبری کنن رو نشون داد که ب دل خیلیا خوش نشست،ازینم نگذریم که نگان قرار نیس بمیره یا حداقل تویین فصل ریک قرار نیس تیکه تیکه ش کنه،ب هرحال کارل وصیت کرد و کلا یه نامه حدا واس نگان داد،یادمه ی زمانی تنها دلهره م مرگ داریل بود،اما الان گذاشتن گنده های سریال کنار همدیگه جذابیت بیشتری داره
طیطی - پنج شنبه 2 فروردین 1397
این همونیه که اونایی که رزیتا با آرپی جی زدشون میگفتن؟
ilia - پنج شنبه 2 فروردین 1397
اون بخش که گفتین نیگان احمقچرا تنها و بدون اسلحه و بادیگارد میره، باید به کمیک heres negan و همچنین بعضی دیالوگهای نیگان تو فیلم اشاره کنم که عقیده داره هرگز نمیمیره و زنده میمونه. این کاراشم واسه همینه
Pezhvak - پنج شنبه 2 فروردین 1397
البته تا الانم که نمرده
واقعا شاید نفرین شده باشه!
جورجیا - پنج شنبه 2 فروردین 1397
سلام گفته بودید قراره سریال مردگان متحرک تو شبکه ی تماشا پخش بشه پس چی شد؟؟؟!!!
Rick - پنج شنبه 2 فروردین 1397
فکر کنم با کمک ادمین کانال شایعه کردن شبکشون افزایش بیننده داشته باشه:) و گرنه یک دفعه چی طور گفتن!!
Dean Winchester - پنج شنبه 2 فروردین 1397
ﺳﻼﻡ
ﺍﻭﻥ ﭘﺴﺖ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺍﺷﺖ
ﻧﮑﺘﻪ ﺵ ﻫﻢ ﺳﺎﻋﺘﺸﻪ
دیشب ﺳﺎﻋﺖ ﺍﺯ ۱۲ ﺭﻓﺖ ۱
ﻓﻘﻂ ﺟﻬﺖ ﺷﻮﺧﯽ ﺑﻮﺩ
ﺗﮓ Fun# ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ
جورجیا - پنج شنبه 2 فروردین 1397
مارو باش با خانواده منتظردیدن سریال بودیم?
Ashkan - پنج شنبه 2 فروردین 1397
سلام
البته فک کنم نقشه ریک احمقانه تر از نگان بود، تنها دلیلی ک باعث شد ریک زنده بمونه خیانت سایمون بود، اگه سایمون نبود تمام افراد نگان میومدن دنبالش و ریک با نقشه ی احمقانه ش کشته میشد! اینی هم ک میگید نگان رفت ک گلوله های اخرش رو هدر بده، اونا اصلا نرفتن ک تیراندازی کنن اگه اخر قسمت قبل رو ببینید میبینید وقتی یوجین میگه میشه منجنیق ساخت و اعضای واکرها رو پرت کرد بهشون، واسه همین اونا تمام سلاح های سردشون رو به خون و اعضای واکر ها آغشته کردن که برن یه جورایی حمله بیولوژیکی کنن نه اینکه برن شلیک کنن بهشون!
Hadi - پنج شنبه 2 فروردین 1397
اگه دقت کرده باشی،توی همین قسمت سایمون قبل اینکه حرکت کنن داره به افرادش میگه که”به سرشون شلیک نکنین،فقط به بدن هاشون”
ashkan - پنج شنبه 2 فروردین 1397
بازم فک نکنم منظورش شلیک گلوله باشه وگرنه اون همه چاقو و تبر و بیل آغشته به خون واکرها بی فایده میشه
Pezhvak - پنج شنبه 2 فروردین 1397
از اشکان و هادی عزیز ممنونم که نظر دادن
ببینید وقتی ما به جسارت و بدقلقیِ گرایمزها باور داریم میشه نگان که اینهمه آدماش رو کشتن و تا مرز نابودی محاصره ش کردن اینو ندونه؟
اینکه خیلی احمقانه تره که فقط با سلاح سرد بره تو لونه زنبور؟
به هر حال با این نظرت موافقم که اقدام هر دو طرف بی حساب کتاب بود اما نقشه نگان احمقانه تر بود چون ریک فقط چون اونو تنها دید زد به سرش یهو که بره کارشو یه سره کنه و از پیش براش نقشه ای نکشیده بود
شما دقت کنی بی مهابا شلیک میکنه بدون اینکه فکر کنه افراد اون ممکنه هر لحظه صدای شلیک و بشنون و از راه برسن
Ashkan - پنج شنبه 2 فروردین 1397
پژواک جان من ک نگفتم رفتن با چاقو بچنگن:)) گفتم اصلا بحثشون جنگ رودررو نبود چون نگان با جنگ مخالفه، واسه یه کار دیگه میرفتن هیلتاپ ک بترسونششون، اسلحه داشتن هم ک طبیعیه داری اون زمان تا سر کوچه هم کسی بخواد بره باید اسلحه ببره:)
ریک هم نمیدونم اره واقعا دیوونه شده بود به هیچی فک نمیکرد فقط میخواست نگان رو بکشه و مرگ خودش مهم نبود براش.
مهران - پنج شنبه 2 فروردین 1397
مثل همیشه عالی عالی پژواک جان
ممنون که بازم واسمون انقدر قشنگ نوشتی
عیدیت مبارک
در ضمن مطمئنم شما هم مثه من خوشجالی که چند میلیون افزایش بیننده داشت سریال توی این قسمت :)
به امید موفقیت هممون تو سال جدید و تو اوج موندن واکینگ دد
Pezhvak - پنج شنبه 2 فروردین 1397
مهران عزیز ممنونم
سال نو شما هم مبارک
بله قطعا از افزایش بیننده ها خوشحالم البته که ریزش بیننده ها رو هم صرفا نمیشه به قصه مرتبط دونست بیشتر حذف برخی شخصیت های کلیدی باعث این ماجرا هستش
Hadi - پنج شنبه 2 فروردین 1397
نقد هاتون واقعا عالی و مفصل هستن.
میشه در مورد ویسپرها یه توضیح کوتاهی بدید؟
با تشکر
Pezhvak - پنج شنبه 2 فروردین 1397
هادی عزیز نجواکننده های گروهی متخاصم در کامیکِ سریال هستند که قراره دنیای واکینگ دد رو متحول کنند و دشمن همه اجتماعات از جمله ناجی ها و گرایمزها باشن
من چون کامیک رو نمیخونم اطلاعات بیشتری ندارم اگر اسمشون رو در سایت سرچ کنی مطالب کاملی ازشون پیدا میکنی
ilia - پنج شنبه 2 فروردین 1397
نجواکننده ها یه گروه خیلی وحشتناک از دشمنهای ریک و نیگان و همه جوامع تو کمیک هستن که اساس کارشون اینه که پوست و بدن واکرها رو میکنن و به خودشون میچسپونن و شبیهشون و بینشون راه میرن و به دشمانشون صدمه وارد میکنن. به احتمال ۹۹٪ هم شخصیتهای اصلی سریال fear the walking dead (اسپین آف TWD) که گروه مدیسون هستن قراره تو سریال تبدیل به نجواکنندهها بشن.