رفتار بعضی از دوستان خیلی خنده دار و تعجب آوره..یه جوری به بقیه فحش میدن انگار کارگردان یا تهیه کننده سریال هستن…نخیر داداش شما هم مثل بقیه فقط بیننده اید…به نظر من چندتا سریال داریم که از واکینگ دد خیلی قوی تر و پرمایه تر هست ولی اون حسی که واکینگ دد به من میده هیچ سریالی نمیده. من سریال ها رو میبینم و بعدش دیگه از فضاش خارج میشم اما فقط واکینگ دد هست که بعداز دیدن هم ناخودآگاه درگیرش میشم. اما متاسفانه روند سریال دو فصل اخیر نسبت به فصول قبل تغییر کرده من حس میکنم دارم یه سریال جدید میبینم هنوزم عالیه ولی حس میکنم دیگه واکینگ دد نیست
من دوتا انتقاد داشتم نه از سریال بلکه از بینندگان.
اولا:آخه شما چرا twd رو با گات مقایسه میکنین؟ گات یه سریال تاریخیه و twd یه سریال مربوط به قرن معاصر هست و این دو سریال کلا موضوعشون از هم جداست.
دوما:با انتقادای تندتون ماروهم از سریال ناامید نکنید. اگه بیننده اید نگا کنید صداتونم در نیاد اگرهم بیننده نیستید نگا نکنید با انتقاداتونم امثال مارو هم از سریال ناامید نکنید.
واکنیگ واس این بینندهاش زیاده چون همه مردم تاحدودی به دنیای واقعی شبیه تره حال ویروس زامبی نه ولی یه ویروس مرگبار مریضی دیگه پخش بشه
کلا فضاش واقعیه
مثل گات صرفا فقط جنبه سرگرمه نداره که کلا بیننده میونه که اصلا هیچ زمانی وجود نداره و نخواهدم داشت ولی واکینگ دد کامل میتونی خودتو جا شخصیت قرار بدی
بقیه سریال ها هم چنگی به دل نمیزنن مثل وست وردو چمیدونم آقای روباتو از این حرفا و کلی سریال دیگه که به اصطلاح تاپ هستن لیستشون تو نت هست
واقعا جالبه فارگو? واقعا فارگواز واکینگ دد قشنگ تره? تو لیستی که از ۱۵ سریال برتر جهان در تمام ادوار منتشر شده مردگان متحرک رتبه ۱۵ اما هیچ کدوم یک از این سریال های عالی که گفتی به جز بریکینگ بد توش نیست اونم تازه شما با یه حالتی توی این لیستت قرار دادی که انگار رتبه اخر یعنی قشنگ معلومه از اون گات فن های اساسی هستی که همش بلدن ایراد بگیرن یه بار میای میگی بالاترین امتیاز واکینگ دد ۹/۶ برای گات ۹.۹ اصلا گات بهترین سریال دنیا جان اسنو قهرمان بقیه سریال ها همه کشک فقط سریال های Hboعالی اصلا مردگان متحرک مزخرف خوبه?از حالت متن معلومه از کاربر سایت زومجی واز طرفدار رضا حاج محمدی هستی از امثال شما هستن که میان میگن سریال های شبکه جم از مردگان متحرک بهتره من اگه میخواستم به این حرف ها گوش کنم که باید همون فصل ۲سریال رو ول می کردم
من بهترین سریال های جهان رو معرفی نکردماااا من چن تا سریال خوب همین دهه اخیر رو معرفی کردم که نقدای خیلی خوب داشتن و کیلی جایزه گرفتن!!
فن گاتی و اینا رو من نمیفهمم آخه یعنی چههههه حالا من اصا فن گاتم باشم چه ربطی به واکینگ دد داره؟
این که میبینید واکینگ دد هنوز تو جایگاه بهترینای جهانه به خاطر پیشینه ی عالیشه نه به خاطر گندایی که الان دارن میزنن!!
واقع گرا باشیم لطفا و الکی دفاع یا تخریب نکنیم
هر وخ خوب بوده من گفتم خوبه هر وخ بد بوده هم گفتم بد بوده
واقعا چیزی نیست که بخواد بهتون بربخوره کلی چیز نسبت بدین به من:)))
هرکی بیاد از من بپرسه من بش میگم واکینگ ددو ببین حتما ولی تا فصل ۶ بعدش برو فیر ببین به جاش
سلام به نظر من ریتم سریال تو این قسمت خیلی بالا بود و آدم یه جاهایی عقب میموند ولی چند صحنه واقعا بی نظیر داشت. در کل به نظر من روند این فصل رو میشد از این قسمت فهمید به نظر من عوامل در این فصل فقط دل به تک سکانس های زیبایی که وجود داره بستن و بقیه هم برای جلو بردن داستان هست اما درکل این قسمت بد نبود من از ۱۰ به این قسمت نمره ی ۷ رو میدم. ممنون
همه ی ایرانیا یه مشت منتقد اند بدون مدرک
همه ی ایرانیا بازیگرن نویسندن کارگردانن و کلی چیز دیگه
واقعا یه چیزی میگم که عین واقعیته
چند ایرانی گات رو واس داستانش نگاه کردن؟
انشاالله که اول واس صحنه های بیل بیلکیش نگاه نکردین که؟ خداروشکر
حالا اینهمه ایراد میگیرین از واکینگ دد بگیرین
هرموقع سریالایی که میگید بیننده هاشون رسید به واکینگ دد بیاید الکی نقدر کنید
من چرا واکینگ دد میبینم؟
به این دلایل:
جو بسیار خاص این سریال هیچ سریالی ندیدم چنین جوی داشته باشه
شخصیت پردازی عالی رو شخصیت های اصلی شما برو بازی جفری دین مورگن یا اندرولینکن رو ببین اینا هر سکانسشون ۲۰ تا جایزه میخواد اینقدر خوبن اینا
مرگ های شوکه کننده: شما میگید گات مرکاش خیلی بیشتره خوب ببخشید توی گات نود درصدشون زامبی نشدن هروقت گات اومد جان اسنو یا دنریسو کشت بیاید بگید شخصیت اصلیو میکشه ولی واکینگ دد خیلی خشگل حذف میکنه
میگید چرا اینهمه تیر به نگان ازون فاصله نخورد ولی از صد متری با کلت هدشات میکنن همونطور که نایت کینگ اژدهایی که همه داشتن روش سوار میشدن که در رن رو ندید ولی اون اژدها تو دور دستو دید با اون سرعت با نیزه زدش(ناموسا میگم خندم میگیره با اسنایپم نمیشد اونو زد?) ولی اژدها به اون بزرگی که داشت تازه بلند میشد تو دو قدمیشو نتونست بزنه
حرف من اینه که هر سریالی ایراد داره ولی چرا همه ریختید رو واکینگ دد؟
کند پیش میره میگید کنده همه چیزو میگه میگید اب میبنده
تند پیش میره میگید چرا هیچیو نمیگه
خشونت داره میگید چرا اینهمه خشونت؟
خشونتارو نشون نمیده میگید چرا نداد؟
همه اینا تلقینه برادر من
تو برو فصل ۲ رو ببین چقدر دیالوگای خسته کننده داشت ولی میگید عالی بود
حقیقت اینه
هرچیزی اولش واس ادم قشنگه
دقت کردی یه گوشی گرون میگیره تا ۲ ماه از خودت بیشتر ازش مراقبت میکنی؟
بعدش دیگه با پا شوتش میکنی؟
همش همینه
ادم اوایل ایرادات هیچ چیزیو نمیبینه
ولی وقتی میگذره کوچیک ترین ایراد به چشمش میاد
برو پیودیپای که یه یوتوبره رو ببین
همه میگن قدیمش بهتر بود
ولی قدیمش اصلا قابل مقایسه با الانش نیست
هرچیزی اوایل واس کسی قشنگه همونطور که ادم کسیو دوست داره
وقتی فقط طرفو دوست داری بعد ۶ ماه ازش زده میشی
ولی وقتی عاشقش باشی هیچوقت زده نمیشی
همین جنگو با جنگ با فرماندار مقایسه کنید
ریک تنهایی جلو یه ارتشه و تانک
ولی هیچیش نمیشه فقط یه تیر میخوره توش پاش
الان پشت کاوره میگید چرا تیر نمیخوره
تیرم بخوره میگید چرا نمرد
میگید چرا زامبیا کمرنگ شده نقششون
شما خودتو بزار جای اونا
اولش نمیدونی اینا چین
چجورین
چجوری میشه زدشون
ولی بعدش دیگه عادی میشه
مثل بازی کامپیوتری
اوایلش دشمنای لول ۱ رو پدرت در میاد بزنی
بعدش به اسونی میزنی
واس ریک و این ادما هم زامبیا مثل دشمنای لول ۱ ان راحت دیگه میمیرن
میگید چرا نمیرن دنبال درمان؟
خودت بودی میرفتی؟
دنیایی که نه قانون داره نه چیزی و یه معلم پینگ پنگ واس خودش میشه نگان
یه محافظ باغ وحش میشه ازکیل
هر کی که قدرت نداشت قدرت داره
خودت بودی میرفتی سراغ درمان؟؟؟
حقیقت اینه واکینگ دد داستانیو اغاز کرده که بخواد تا ابدیت هم میتونه ادامه بده
میتونه یهو یسری زامبی قوی تر بیاره
میتونه ارتشو بیاره تو کار
میتونه هزار تا کار دیگه بکنه
پس ایراد گرفتن ما ایرانیا اصلا واس اونا مهم نیست
تو چجوری جرعت میکنی بیای بگی مضخرفه وقتی یه ریالم واسش پول ندادی در صورتی که باید واس هر قسمتش به پول ایران ۲۰ الی ۲۵ هزار تومن پول بدی؟
هرموقع پول دادیو یه سودی واس اونا داشتی بیا نقد کن برادر من
تو اگه ۲۰ تومن اصلا نه ۵ تومن پول داده بودی میومدی بگی مضخرفه؟?
من دیگه هیچ حرفی ندارم این متنم کپی میکنم تو هر بحثی میزارم تا همه ی این منتقد هایی که سنشون به ۲۰ نرسیده و میان یه سریالی به بزرگی واکینگ دد رو نقد میکنن این متنو ببینن
منتظر پاسخ هایتان هستیم
با تشکر از این سایت❤
درود بر شما دوست عزیز حرفات کاملا درسته طرف هنوز ۲۰ سالش نشده میاد سریال نقد می کنه یکی نیست بگه بچه بشین سر درس فردا معلمت گیر نده بهت انتظار دارن ریک و گروهش راه بیوفتن تو خیابون زامبی بکشن?انگار گیمه یا انتظار دارن راه درمان پیدا کنن تقصیر خودشون نیست بچه ان در ضمن ۹۰ درصد ایرانی های عزیز گات رو برای صحنه هاش می بینن من خودم ۲ فصل نگا کردم هر کاری کردم نتونستم ارتباط برقرار کنم پس بیخیالش شدم
دوست عزیز آخه چرا اینقدر متعصبانه نظر میدی؟…چرا فکر میکنی کسی که یه چیزی رو بیان میکنه حتما طرفداره گاته؟…چرا نمیشه هردوتا سریال و دید؟…چرا نمیشه هم عاشق آل پاچینو بود هم رابرت دنیرو(از اون جایی که طرفدارای این دو بازیگر هم به جونه همدیگه میوفتن همیشه)…آخه قربونت برم وقتی میای میگی یه نفر واسه صحنه های گات میاد اونو نگاه میکنه سطح فکرت و میرسونه دیگه…من دارم از گات طرفداری نمیکنم…چونکه خودم مخالف فصل هفتم این سریال بودم و به شدت ضعیف بود…ولی شما یک درصد هم شک نکن گات تو بهترین شرایط تموم میشه و فصل هشت فوق العادست…دوست عزیز شما متاسفانه متوهمه یه سری اعداد و کمیت هستین!!!…تعداد بیشمار بیننده؟…فکر میکنی مدیون چیه؟…کاری که برکینگ بد با معروفیت amc کرد و هیچ سریال دیگه ای نمیتونست انجام بده…نه تنها واکینگ دد بلکه گات هم به پای برکینگ دد نمیرسه!!…واقعا جالبه که شما فصل دو رو با این فصل مقایسه میکنین…فصل دو همه چیش کامل بود…بایدم کامل میبود چون فرانک درارابونت بالا سر سریال بود…اگه اهل فیلم باشی حتما این کارگردان رو میشناسی…دوست عزیز به نظرت کی صنعت سینما رو میچرخونه؟…اگه مردم نباشن مخاطب نباشه سینمایی هم وجود نداره…پس برای ایراد گرفتن یا تعریف کردن از یه فیلم نیازی به مدرک نیست چون همش به ما مربوطه…هرچند الآن فضا جوری شده که خیلیا از نظر دادن میترسن به خاطر مواجه شدن با نظرات شما و امثال شما!!…دوست عزیز نیاز نیست برای نظر دادن بالای ۲۰سال باشی…شما اگه دقت کرده باشین برای هر اپیزود داخل سایت آی ام دی بی به طور متوسط دو تا چهار هزار نفر نمره میدن(خودم سر نمره دادن خیلی دقت میکنم که تعصب مانع منطق نشه)…این سریال بالا ۸٫۵ نمیتونه بگیره هر قسمت!!!…این یعنی فاجعه!!!…یعنی با توجه به تعریف شما چهار هزار نفز احمقی که معممولا گات رو به خاطر صحنه هاش میبینن این رای رو میدن؟؟؟…تا قبل فصل هفت نمره ی سریال ۸٫۶ بود تقریبا ۶۵۰هزار نفر رای داده بودن بعد فصل هفت نمره ی سریال شد ۸٫۵ ولی چون تعداد کسایی که رای داده بودن خیلی زیاد بود…واقعا اندرو لینکلن بازیگر توانمندیه شما درست میگین…اینو تو قسمت اول فصل پیش کل دنیا فهمیدن و همه معترض شدن که چرا این بازیگر امی نمیبره؟…ولی تو ادامه فصل دیدیم که نه تنها نویسنده به شخصیتش جلا نداد بلکه بعضی جاها اونو کاملا احمق جلوه داد یعنی خوب بودن یه بازیگر تو طول فیلم به عوامل سریال هم وابستگی زیادی داره…این حرف شماهم کاملا خنده دار بود که شما چون پول سریال رو نمیدین حق اعتراض ندارین…داداش صدا و سیما ایران دیشب یه فوتبال رو نتونست بدون پارازیت پخش کنه…شما بعدا دارید از حقوق امثال کپی رایت تو جایی که اصلا این فرهنگ وجود نداره صحبت میکنید؟:/…در کل حق با شماست هر سریالی ایرادات خودش و داره ولی چیزی که من یاد گرفتم اینه که دنیای فیلم و سریال دنیای لذت بردن و غرق شدن تو نکته های عمیق هر اثری با توجه به سبکشه…تو این دنیا جای هیچ گونه جنگ و جدلی نیست…نیاز به اثبات حرف نیست…اینم بگم که من چیزی جز یه مخاطب نیستم و این حرفا همه در حد سطح فهم و درکم از دنیای سینماست(خیلی هم بالا نیست)…خوبیه سینما هم همینه که هرکسی میتونه با توجه به عمق فکرش نتایجی رو استخراج کنه و اصلا تو این مسیر به بن بست نمیخوره… واقعا از همه شرمندم که اینقدر متن طولانی شد میدونم اکثریت نیمخونن ولی خواهش میکنم برای ورود به بحث تعصب و فن بوی بازی رو بزارید کنار…با منظق باشید…ممنون
با سلام و احترام
دیدم ولش خیلی به منتقدا نقد وارد کردین گفتم حالا خودتون میخواین لابد چن تا نقد درست حسابی بکنید!!
دوست دارم به شما بگم که خیلی سریالا هستن که اتفاقا بیننده هاشونم رسیده به اندازه واکینگ دد و بلکه بالاتر
سریالایی که خیلی جوایز درو کردن امسال و اصا ترکوندن صنعت سینما رو!! من نمیدونم واقعا چه قدر از این صنعت اطلاع دارید که فکر میکنید واکینگ دد هنوز صدر دنیاس!! گذشت اون زمون دیگه الان برین میانگین ریتای سریال رو ببینید به ۸ به زور میرسه!!
من خودم هنوز هم واکینگ دد برام سریال خاص و دوست داشتنی ایه چون خاطره زیاد دارم ازش اما واقعا باید واقع بین بود و بعد اومد حرف زد!! جفری دین مورگان اکنور بسیار قوی ایه ولی اتفاقا به نظر من با کارگردانی بد سیزن هفت اصلا نتونست خوب بازی بکنه و حیف شد
گفتید هرچیزی جدیده خیلی جذاب تره یا وقتی که چند فصل ازش میگذره، یه مقدار حرفتونو قبول دارم اما به اینم توجه کنید که ادامه دادن سریال نیاز به پتانسیل داره تا وقتی سریال این پتانسیل رو داشته باشه همواره جدید میمونه ولی وقتی دیگه چیز جدیدی برای ارائه نداشت بیمزه و قدیمی میشه
اگه خواستین سریال های زیادی میتونم بهتون معرفی کنم که از نظر مخصوصا شخصیت پردازی عالی و حرفه ای باشه
یکم بیشتر سریال ببینید تا متوجه بشید که واکینگ دد کجاها حرفه ای بوده و کجاها گند زده
با تشکر
اقا گیم اف ترونز بدترین سریال تاریخ
الان بحث گاته؟! اپیزود گات پخش شده؟!
بحث سر افتضاح بودن این دو قسمته
هیچ جوره ام نمیتونی دلیلو منطق بیاری که این دو قسمت خوب بوده
اینا همش تلقینه
الکی فاز ناامیدی برداشتن وگرنه سریال داره رو روال خودش خیلی عالی جلو میره
من فقط به این خاطر میبنمش که فقط بفهمم فصل آخر چه بلایی سر ریک میاد ضعف های سریال
((تا حدودی حالا نه کامل ))برام مهم نیست
به نظر من twd بهتر از گات هست
فصل هشتم «مردگان متحرک» (The Walking Dead) اگرچه در همین ابتدا دو اپیزود اکشن تحویلمان داده است (همان چیزی که در طول فصل هفتم برایش لحظهشماری میکردیم)، اما آن را به نحوی انجام داده که به جای اینکه دوباره به سریال امیدوار شویم، از آن ناامیدتر شویم. شخصا هیچوقت فکر نمیکردم بتوانم آیندهی سیاهتری را برای «مردگان متحرک» متصور شوم، اما دو اپیزود ابتدایی فصل هشتم این کار تقریبا غیرممکن را برایم ممکن کرد. مخصوصا اپیزود این هفته. بگذارید بگویم چرا. اپیزود این هفته در ظاهر تقریبا فاقد تمام چیزهای مهمی میشود که به آفتِ جان سریال در فصل هفتم تبدیل شده بود. اول از همه با اپیزودی طرفیم که تقریبا از ابتدا تا پایان اکشن است. حتی بیشتر از اپیزود هفتهی گذشتهی که بخش زیادی از آن به فلشفورواردهای بیمورد و سخنرانیهای حوصلهسربر و مقدمهچینی حمله اختصاص داشت. این اپیزود از همان ابتدا با شلیک گلوله کلید خورد. نکتهی مثبت دوم این است که خوشبختانه خبری از نیگان نیست. خبری از هیچگونه از حرافیهای نیگان نیست. نیگان به چنان کاراکتر مشکلسازی برای سریال تبدیل شده که نبودش قشنگ چند درجه کیفیت سریال را بهطور اتوماتیک بالا میبرد و اپیزود این هفته هم از این موضوع بهره میبرد. مهمتر از همه اگرچه این اپیزود هم از خودبزرگپنداری سازندگان رنج میبرد و باز دوباره از یک روایت سرراست سر باز میزند، اما در مقایسه با اپیزودهای اخیر سریال، به مراتب بیشیله پیلهتر است. به عبارت دیگر همهچیز روی کاغذ خبر از اپیزودی میداد که شاید به جمع بهترینهای تاریخ سریال اضافه نشود، اما حداقل روی کاغذ به نظر میرسید میتواند کاری کند تا برای یک هفته هم که شده طعم یک «مردگان متحرک» خوب را بچشیم.به خاطر همین است که میگویم این اپیزود موفق شد آیندهی سیاهتری را برای این سریال رقم بزند. چون این انتظار در عمل به هیچوجه به حقیقت تبدیل نمیشود. اگر به گذشته برگردیم، یادم میآید فصل هفتم را به خاطر ریتم حلزونی سریال با ناامیدی تمام کردیم. ولی با خودمان گفتیم با شروع فصل هشتم و جنگ تمامعیار بین ریک و نیگان و بازگشت اکشن و دویدن و مبارزه و تیراندازی و کشت و کشتار، سریال بالاخره به ضرباهنگِ سریع خودش برمیگردد. حالا فصل هشتم با سرعت و مقدار اکشنی بیشتر از فصل هفتم آغاز شده است، اما وضعیت هیچ تغییری نکرده است. سریال نه تنها بهتر نشده، بلکه تنها امیدمان را هم زیر چکمههایش له کرد: حتی بازگشت سریال به اپیزودهای اکشنمحور هم نمیتواند تغییری در ضعفهای عمیق این سریال بدهد. یکی از مشکلات افتتاحیهی فصل هشتم که دربارهاش حرف زدم نوع روایت درهمبرهم و گیجکنندهی آن اپیزود به لطف رفت و برگشتهای پرتعداد بین زمان حال و آینده بود. همانطور که این موضوع باعث شده بود تا روایت سرراست اپیزود هفتهی پیش بهطرز بیموردی نامفهوم شود، چنین اتفاقی در رابطه با اپیزود این هفته هم افتاده است. با این تفاوت که اگرچه آنجا فلشفوراردها مشکل بودند، اینجا مشکل داستانگویی شلختهی نویسندگان است.اپیزود با نماهای کلوزآپی از صورت اکثر کاراکترها شروع میشود که در میان دود، نگران به نظر میرسند. بله، باز دوباره سازندگان با خودبزرگبینی سعی میکنند تا «هنری» جلوه کنند. سپس با کله به درون اکشن پرتاب میشویم و بدون هیچگونه مقدمه و توضیحی باید گروههای مختلف کاراکترها را که معلوم نیست در حال انجام چه کاری هستند دنبال کنیم. در واقع با چهار خط داستانی سروکار داریم. اولی مربوط به کارول و پادشاه ازیکیل و گروهشان میشود که در جستجوی کسی هستند که هفتهی گذشته به سمتشان نارنجک پرتاب کرد. دومی خط داستانی مورگان، تارا، عیسی و گروهشان است که ظاهرا میخواهند همان پایگاه ناجیان با دیشهای ماهواره را که گروه ریک در ابتدا بهش حمله کرده بود پس بگیرند. خط داستانی سوم که گیجکنندهترین و بدترینشان هم است مربوط به آرون میشود که گروهش را به منظور هدف خاصی در حمله به یکی دیگر از پایگاههای ناجیان رهبری میکند. در نهایت ریک و دریل هم در جستجوی یافتنِ تفنگهایی هستند که ظاهرا آدرسش را دوایت بهشان داده است. بگذارید با خط داستانی کارول و ازیکیل شروع کنیم که هیچرقمه با عقل جور در نمیآید. این خط داستانی ادامهی کلیفهنگر هفتهی گذشته استاما قضیه این است که شخصا کاملا فراموش کرده بودم خط داستانی کارول و ازیکیل در هفتهی پیش ناتمام به پایان رسید. خط داستانی کارول/ازیکیل در اپیزود قبل طوری به پایان نرسید که ما را در رابطه با سرنوشت آنها در حالت عدم قطعیت قرار بدهد. به خاطر همین است که باید بگویم فراموش کردن نارنجک تقصیر من نیست. یکبار دیگر نماهای پایانی این خط داستانی در اپیزود قبل را مرور کنید. فردی که پشت ماشین مخفی شده است، نارنجک را در فاصلهی دوری از کارول و ازیکیل پرت میکند، افنجار نارنجک شعاع بسیار کوچکی را تحتشعاع قرار میدهد و خلاصه این صحنه طوری به تصویر کشیده میشود که انگار قهرمانانمان خیلی راحت از این ماجرا جان سالم به در میبرند. هیچوقت این سوال برایم ایجاد نشد که چه بلایی سر کارول و بقیه آمد. هیچوقت احساس نکردم که باید این صحنه را به عنوان یک کلیفهنگر برداشت کنم. بنابراین وقتی این اپیزود با بدن ولوشده و خاکگرفتهی کارول و گروهش از روی زمین شروع شد، مدتی طول کشید تا متوجه بشوم که کجا هستیم و اینجا چه کار میکنیم. تازه بعد از آن، این سوال برایم مطرح شد که اصلا چرا نویسندگان تصمیم گرفتهاند تا داستان را از اینجا شروع کنند و چرا اصلا این خط داستانی را در اپیزود هفتهی پیش اینطوری تمام کردند. اما مشکل اصلی این خط داستانی در ادامه میآید. جایی که متوجه میشویم هدفِ گروه دستگیری نارنجکاندازشان، قبل از پیوستن او به نیگان یا دیگر ناجیان است. بله، هدف این است که هرچه زودتر جلوی این یارو را بگیرند.اما اینجا یک تناقض بزرگ وجود دارد. آنها چرا باید جلوی این یارو را بگیرند؟ اگر ریک و بقیه بهطور مخفیانه در حال حمله به ناجیان بودند، آن وقت میشد تصور کرد که چرا آنها نباید بگذارند تا خبر آغاز حمله، به نیگان یا دیگر پایگاههای ناجیان برسد. اگر هدف ریک این بود که پایگاههای نیگان را بدون ایجاد هیچگونه سروصدایی یکییکی حذف کند، آن وقت میشد تصور کرد چرا خبردار شدنِ دیگر پایگاهها نقشههای آنها برای رودست زدن به ناجیان را خراب میکرد. اما ما هماکنون شاهد یک جنگ مخفیانه بین ریک و نیگان نیستیم. بلکه در حال حاضر در یک جنگ کاملا پر سر وصدا و آشکار به سر میبریم که احتمالا تا اینجای کار همهی پایگاههای نیگان از آن آگاه هستند. نه تنها افراد نیگان حتما با بیسیم با هم در ارتباط هستند، بلکه بعد از اتفاقات فینال فصل هفتم، حتما باید نیگان همهی پایگاههایش را در حالت آمادهباش قرار داده باشد. پس ماموریتِ پیدا کردن ناجی فراری قبل از خبر دادن به دیگران اصلا با عقل جور در نمیآید و در نتیجه تلاش قهرمانان برای دستگیری او نیز تعلیقآفرین نیست. مخصوصا با توجه به اینکه ما اصلا چیزی از جغرافیای دنیای «مردگان متحرک» نمیدانیم و در نتیجه نمیدانیم که او چقدر با نزدیکترین پایگاه ناجیان فاصله دارد و دوم هم به خاطر اینکه هیچگونه عجلهای در گروه کارول و ازیکیل برای دستگیری ناجی فراری دیده نمیشود. در عوض جستجوی آنها برای پیدا کردنِ سوژه، بیشتر از تعقیب و گریزی که مرگ و زندگی کاراکترها به آن بستگی دارد، شبیه یک پیادهروی آرام در جنگل بود و بحثهای فلسفی در باب امیدواری است.
اینجا باید به ازیکیل هم اشاره کنم. این اپیزود شاید نیگان نداشت، اما به نظرم ازیکیل خیلی خوب توانسته بود جای خالی نیگان به عنوان یک شخصیتِ اغراقشدهی قلنبهسلنبه را پر کند. فصل گذشته اگرچه عاشق ازیکیل نشدم، اما چندان با کاراکترش هم مشکل نداشتم، اما در حال حاضر او کمکم دارد روی اعصابم میرود. ازیکیل در کنار نیگان و جیدیس (رییس زبالهنشینها)، یکی از آن کاراکترهایی است که حضورش، فضای سریال را بهطرز بدی از واقعیت دور میکند. مخصوصا هروقت دهانش را باز میکند و شکسپیرگونه حرف میزند؛ لحظاتی که تعدادشان کم هم نیست. دلیل اینکه ازیکیل کماکان اینطوری حرف میزند را متوجه نمیشوم. امکان ندارد این بشر دهانش را باز کند و من از اتمسفر سریال به بیرون پرتاب نشوم. هیچ دلیلی برای ادامه دادن اینطوری حرف زدن برای ازیکیل وجود ندارد. اگر میگویید مردمش به خاطر اینکه او قرون وسطایی حرف میزند او را به عنوان پادشاهشان قبول دارند سخت اشتباه میکنید و این عذر بدتر از گناه است. مردم نه به خاطر نحوهی حرف زدن ازیکیل، بلکه به خاطر اینکه او رهبر منصفی است و تنها جامعهی سرپای آخرالزمان را تشکیل داده است دنبالهروی او هستند. «مردگان متحرک» همینطوری سریالی است که در زمینهی دیالوگنویسی تعریفی ندارد و نحوهی حرف زدنِ ازیکیل هم قضیه را بدتر کرده است. خلاصه کل خط داستانی کارول و ازیکیل به همین ماجرا خلاصه شده است. این دو دربارهی اینکه چرا ازیکیل مدام لبخند میزند صحبت میکنند و بعد همگی با هم میزنند زیر لبخند. بعضیوقتها فکر میکنم «مردگان متحرک» میخواهد رابطهی راست و مارتی از «کاراگاه حقیقی» را با کارول و ازیکیل تکرار کند! و البته این وسط جمجمهی یک نفر هم توسط آروارههای یک ببر خرد میشود تا به نظرم کمی ذوق کنیم! فقط سوال است که چرا شیوا بین قربانیهایش فرق میگذارد. این همان ببری است که در فینال فصل هفتم خیلی آرام بهطوری که به کسی بر نخورد روی نیگان پرید، اما اینجا میبینیم که این حیوان در یک چشم به هم زدن، مغز ناجی فراری را در حلقش فرو میکنداین در حالی است که خط زمانی این اپیزود هم در گیجکننده شدن این اپیزود نقش پررنگی دارد. مثلا ما خط داستانی کارول/ازیکیل را درست بعد از اتمام اپیزود اول شروع میکنیم، اما چنین چیزی دربارهی دیگر خطهای داستانی صدق نمیکند. در عوض به نظر میرسد در حالی که خط داستانی کارول/ازیکیل از اپیزود قبل تاکنون سر جایش مانده است، فاصلهی به مراتب زیادی بین پایان اپیزود قبل و خط داستانی دیگر کاراکترها در این اپیزود وجود دارد. مثلا کاملا مشخص است که ریک و دریل به لوکیشن جدیدی سفر کردهاند. اما چرا سریال تلاشی برای توضیح مکان آنها، ماموریتشان و نقشهشان نمیکند؟ چرا در حالی که بقیه یک تیم بزرگ دارند، ریک و دریل تنهایی به این ماموریت رفتهاند؟ معلوم نیست. خردهپیرنگِ مورگان/تارا/عیسی هم از نظر داستانی چیزی برای عرضه نداشت و تکرار همان ماجرایی بود که بارها و بارها در این سریال دیدهایم. باز دوباره کاراکترها بعد از اینکه پنجاه نفر را به رگبار بستند، به دشمن تنهایی برخورد میکنند که ننه من غریبمبازی در میآورد. باز دوباره یکی از قهرمانانمان میخواهد دخل او را بیاورد و باز دوباره یکی دیگر از قهرمانان دلش میسوزد و جلوی او را میگیرد و حرفهایی در زمینهی اینکه تو نباید دنبال انتقام باشی و این تو نیستی بلغور میکند. باز دوباره معلوم میشود که یارو الکی گریه و زاری میکرده است و روی قهرمانانمان اسلحه میکشد تا اینکه خلع سلاح میشود و حتی در این حالت هم آن قهرمانمان که از کشتن آدمها خوشش نمیآید، دشمنش را فقط بیهوش میکند تا نشان دهد که چقدر انساندوست است! این سناریویی که توضیح دادم، یکی از کلیشهایترین و پرتکرارترین سناریوهای داستانی آخرالزمانی، مخصوصا خود همین «مردگان متحرک» است که واقعا نمیدانم نویسندگان کی قصد دارند بیخیالش شوند. آره، با پایان اپیزود و زندانی گرفتن ناجیانی که تسلیم شده بودند موافقم. اما واقعا از دستِ آن لحظات «مردگان متحرک» که دو کاراکتر وسط صحنهای حساس سر کشتن یا نکشتن یک نفر که به خوب بودن یا نبودن او مشکوک هستند جر و بحث میکنند خسته شدهام. اصلا چرا تارا با عیسی بحث میکند و کار طرف را یکسره نمیکند؟! والا نمیدانم.یکی دیگر از چیزهایی که از آن خسته شدهام مورگان است. از خود مورگان نه. از بلاتکلیفی این شخصیت. فراموش کنید آن دورانی که مورگان یکی از جالبترین و مداومترین شخصیتپردازیهای سریال را داشت. حالا به نقطهای رسیدهایم که نویسندگان در لحظه تصمیم میگیرند تا با مورگان چه کار کنند. او در یک اپیزود از کشتن دوری میکند و در اپیزود بعد قتلعام راه میاندازد. دقیقا معلوم نیست هدف سازندگان با این کاراکتر چیست. دیدن مورگان در این اپیزود که بهطرز «مکس پین»واری همینطوری میکشت و جلو میرفت باحال بود، اما سابقهی بلاتکلیفی این شخصیت جلوی لذت بردن از آن را میگرفت. اما شاید عجیبترین و خندهدارترین خردهپیرنگ این اپیزود مربوط به خردهپیرنگِ آرون میشد. خب، این خط داستانی از لحاظ شخصیتی نکتهای ندارد. همهچیز به حملهی آرون به یکی از پایگاههای ناجیان و آتشی که بین مهاجمان و مدافعان رد و بدل میشود خلاصه شده است. این خط داستانی کلا به اکشن خلاصه شده است، اما نباید فراموش کنیم که حتی اکشن هم ریتم و داستان میخواهد و این بخش از اپیزود هیچکدام از اینها را نداشت. خط داستانی آرون یک نمونه از بدترین اکشنهایی بود که در تمام عمرم دیدهام. در این بخش همهچیز به تیراندازی دو گروه از فاصلهی نزدیک به یکدیگر خلاصه شده است.حداقل دیگر خردهپیرنگهای این اپیزود هدفِ نصفه و نیمهای داشتند که هرچند دیر اما بالاخره معلوم میشدند، اما هدف گروه آرون در این بخش، بزرگترین راز این اپیزود هم است. آیا هدفشان این بوده که ناجیان را در گوشهای از ساختمان که راه فرار ندارد گیر بیاندازند؟ آیا هدفشان این بود که تعدادی از آنها را بکشند و اجازه بدهند تا مُردههای تبدیل شده به زامبی، کار بقیه را بسازند؟ آیا هدفشان این است که عقب بیاستند و آنقدر تیراندازی کنند که دشمن را مجبور به تسلیم شدن کنند؟ واقعا هیچچیزی دربارهی این بخش از اپیزود با عقل جور در نمیآید. اساس اکشنِ حرکت رو به جلو است. اساس اکشن درهمتنیدگی عمل و عکسالعملهای متوالی است. اما این اکشن هیچکدام از اینها را ندارد. یک سری کاراکترهای بینام و نشان همینطوری از این سمت میدان نبرد به آن سمت شلیک میکنند، هر از گاهی سرشان را از گوشهی چیزی که پشتش مخفی شدهاند بیرون میآورند و ظاهر نگران به خود میگیرند و بعد سنگرشان را عوض میکنند. با اکشنی طرفیم که وضعیتش از اول اپیزود تا آخر اپیزود تغییری نمیکند. کاراکترها ۴۰ دقیقهی آزگار که فکر میکنم در دنیای سریال خیلی بیشتر باشد فقط به یکدیگر تیراندازی میکنند. آن هم نه شلیکهای تک و توک، بلکه بیوقفه دستشان روی ماشه است و آن را تا ته فشار میدهند و سیلی از گلولهها را به پرواز در میآورند. درست مثل ماجرای تیراندازی به شیشهی پنجرههای پایگاه نیگان، در اینجا هم مسئلهی کمبود گلوله کاملا نادیده گرفته میشود. هر دو طرف نبرد طوری بدون نگرانی از گلوله برای مدت طولانیای به یکدیگر شلیک میکنند که احساس میکردم به جای یک سریال پسا-آخرالزمانی مثلا واقعگرایانه، در حال تماشای پارودی بازیهای Call of Duty هستم. در طول این تیراندازی بیانتها هیچکس خشاب عوض نمیکند. هیچکس با کمبود مهمات روبهرو نمیشود. یکی از ابزارهای ساده برای خلق تنش در صحنههای اکشن، کمبود گلوله است. حتی فیلم و سریالهایی که در یک دنیای آخرالزمانی جریان ندارند هم از این ابزار استفاده میکنند. اما در اینجا ضربان قلب اکشن به هیچوجه بالا و پایین نمیشود، بلکه مثل ضربان قلب مُرده همچون یک خط صاف شروع میشود و به همان شکل به اتمام میرسد.چیزی به اسم کوریوگرافی اکشن وجود ندارد. چیزی به اسم درگیری و اتفاقات غیرمنتظره در حین مبارزه و قرار دادن کاراکترها در مخصمه وجود ندارد. فیلمبرداری هم افتضاح است. موسیقی مثل نفر آخر دوی مارتنی در یک کیلومتر پایانی مسیر، بهطرز دیوانهواری زور میزند تا به اکشنها انرژی و هیجان تزریق کند اما ناموفق است و تنها چیزی که میماند یک موسیقی اعصابخردکن است که با اتفاقات روی تصویر نمیخواند. تقریبا تمام نماهای اکشن به تصویری کلوزآپ از کاراکترها که به خارج از فضای دوربین شلیک میکنند خلاصه شده است. اگر هر دو طرف نبرد از سنگر مستحکمی بهره میبردند میشد تصور کرد که چرا این تیراندازی اینقدر طول میکشد، اما نه تنها میدان نبرد خیلی خیلی محدود است، بلکه افرادِ هر دو طرف نبرد آنقدر در سنگر گرفتن و تغییر موقعیت بد هستند که اگر بدترین تیرانداز هم باشید، خیلی راحت میتوان آنها را نشانه رفت. راستی، صحنهای وجود دارد که آرون و تارا درِ یک گاراژ را باز میکنند تا ناجیان داخلش را بکشند، اما در عوض با یک ناجی در جلوی در و تعدادی دیگر که در عقب گاراژ مخفی شدهاند روبهرو میشوند. قهرمانانمان در فضای باز ایستادهاند و ناجیان موقعیت خوبی برای به رگبار بستن قهرمانانمان دارند. این موقعیت به حدی تابلو است که یک لحظه ترس برم داشت که اگر کسی از عقب گاراژ شلیک کند، کار همه ساخته است. اما نه، ناجیان مذکور آنقدر احمق هستند که تسلیم میشوند. این وسط، بماند که نمیدانم چطور ممکن است دار و دستهی آرون این همه گلوله داشته باشند، اما برای چنین مواقعی حتی یک نارنجک هم نداشته باشند؟! تنها چیزی که از اپیزود دوست داشتم روبهرو شدن ریک با صورتی خونآلود با نوزادی در اتاقی با نقاشیهای حیوانات بود. نتیجه یکی از همان لحظات کلاسیک «مردگان متحرک» در زمینهی به لرزه انداختن تصمیمات اخلاقی کاراکترها بود. حیف که این صحنهی قوی با صحنهی بعدی خراب میشود. بله، اپیزود در حالی به پایان میرسد که ریک با مورالز، پدر همان خانوادهی مکزیکی که در فصل اول نقش بسیار فراموششدنی و کوتاهی داشتند روبهرو میشود که ظاهرا به یکی از آدمهای نیگان تبدیل شده است! اینم از شوک این هفته! هورا، «مردگان متحرک» با بازگرداندن بیاهمیتترین کاراکتر فصل اول به سریال، اولین قدمهایش را برای بازگشت به روزهای خوب گذشته برمیدارد!
منبع زومجی
آفرین بر قلم شما….خیلی خواندنی… ان مکس پین رو هم راجع مورگان خوب اومدی منم همین احساس رو داشتم. به نظر سایت اگر از قلم و نظر افرادی مثل شما در مطالبش استفاده کنه خیلی خوبه و باعث میشه تو مقالات سایت نظرات مثبت و متفی رو بخونیم.
ایراد هایی شما طرفداران گات از فصل ۱ تا حالا گرفتین و میگیرید:فصل ۱ چطور ریک بعد از سه ماه زنده موند?فصل ۲ چطور سوفیا این قدر زود فسیل شد?فصل ۳ چرا فرماندار این قدر درازه?میشون چرا دختر فرماندار رو کشت? میشون چه جوری فرماندار رو ناقض کرد و شکست داد?فصل ۴ چرا شمشیر فرماندار سر هرشل رو قطع نکرد شمشیر میشون کند شده? اگه فرماندار زندان رو می خواست چرا زندان رو بکوند?فصل ۵ چرا باب به ساشا نگفت زامبی گاز ش گرفته?فصل ۶ چرا گلن رو نکشتن ? چرا دریل اینجوری شد? فصل ۷ چرا دریل به نگان مشتزد?چرا تیر روزیتا به لوسیل خورد? چرا اهو اینجوری بود ? چرا ببر اون جوری بود?فصل هشت چرا به شیشه ها شلیک می کردن ارتش نگان کجاست? چرا زره کینگدامی ها از جنس لاک واقعا خسته نباشید بااین ایراد های مزخرفترون در ضمن خانم بهار شما هم بهتره به جای ایشون از اقای حاج محمدی به خاطر اینم تن کوبنده تشکر کنید که تو کار کوبیدن سریاله
شما از همونایی هستی که آدم جمع میکنی برن زیر پستا مردم فوش بنویسن چون خوششون نیومده:))
خب چرا بجای این کارا خیلی منطقی و تحلیلی دفاع نمیکنید از سریال!!
بهار اولا ادب داشته باش ،دوما حتما تو هم یه گات فنی که ازش دفاع میکنی ،سوما من هیچ وقت از این حرفا نزدم ،این دفعه هم بخاطر اینه که به سریال من توهین شده توسط یه روانی که تو زومجی هست
من که خیلی مودبانه حرف زدم چیزی نگفتم که شما میخوای بری فوش بدی!!
من هم گات رو دیدم و طرفدارشم هم واکینگ دد دیدم هم خیلی سریال دیگه و طرفدار اونام هستم چه ربطی داره!!
کسی به سریال مورد علاقت توهین کرد بازم دلیل نمیشه برین فوش بدین بعد آبرو ما رم به عنوان فن واکینگ دد ببرین:|
حرف و نقدتون رو منطقی بزنید خب!!
نقد های فصل سه از ایشون رو بخون ببین چقدر فرق داره همش تعریف کرده از سریال
اما الان ادم کور و کر هم متوجه میشه این سریال خراب شده!
چجوری سریال میبینید که از ضعفا به چشمتون نمیاد !!
خب طبیعیه سر درنمیارید از داستان
خودت یک شخص رو نادان و احمق خطاب میکنی چرا چون اون با سلیقه ی خودش نقد کرده
بعد این خانم بدون توهین جواب داد میگی ادب داشته باش!!!!
حاج محمدی کلا سکانس به سکانس سریال رو برسی کرده و خب پر از مشکل بوده سریال
تعریف اپیزود با نقد و برسی فرق داره
والا تو همون نقد های فصل ها ی ۱ ، ۲، ۳ و ۴ هم که توبازی نما با سعید زعفرانی می نوشت همش سعی داشت سریال رو بکوب خراب شدن سریال هم خوب بیشتر سریال ها بعد از کذشت چندین فصل افت میکنند مثلا فرار از زندان فصل ۵ از تعداد مخاطبین ۱۰ میلیون نفر فصل اول رسیده به دو میلیون چرا وقتی میخواد فرار از زندان رو نقد کنه اینقدر نمی کوبتش?چرا چون از مردگان متحرک متنفره چرا شما گات فن ها روی کاهش مخاطب واکینگ دد فعالیت دارید ولی به کاهش مخاطب سریال های دیگه هیچ توجهی ندارین اگر هم خیلی نقد های اون رو قبول دارید برای چی میاید اینجا اعصاب ما رو خراب میکنید?
به نظر من سریال از فصل ۷ خیلی چیز هارو مبهم گذاشته
مثلا یک پارت از فصل هفت قسمت نمیدونم چند
وقتی که ریک میره دنبال غذا و مهمات برای نیگان یک نفر رو از پشت نشون میده که داره ریک رو از دور نگاه میکنه ولی معلوم نشده اون کی بوده…
یا اون یارو سیاه پوسته که با تارا رفته بود مرده یا زندس
یا فصل اول یک گروه توی شهر میبینن اونا با نیگان در ارتباطن یا نه؟
اصن نیگان از کجا اومده؟ یا مثلا وعده ی پرنسس که قبل از شروع فصل داده شده بود چی شد؟ اصن اضافه میشه یا نه؟
هنوز اون زنیکه احمق که به ریک خیانت کرد رو نشون نداده اونا چی شدن؟ خیلی از هوادارا دوست دارن اونا بمیرن
امیدوارم اینا مشخص بشن
برگشت مورالیس جذاب ترین اتفاق این قسمت بود.
پارت های رو اعصابی که نشون میدهد از ریک و دریل هم قشنگ بودن فقط خدا کنه دوباره لوسیل دست به کار نشه
اگه دریل از سریال حذف شه کدوماتون ادامه سریالو میبینید؟ :-)
اون سیاه پوسته که داره تو یه فیلم دیگه بازی میکنه فعلا نمیاد
اون گروه تو فصل اولم یه صحنه ی حذف شده بود نشون میداد همه توسط واکرا خورده شدن
بقیه رو هم صبر کن خوب تازه ۲ قسمت از ۱۶ قسمت اومده مثل بعضی سریالا ۷ ۶ قسمت نمیدن که تازه ۲ ۳ تاشم کلا لو بره
فاصل اخر گات از همه فصلاش یا بهتره بگم از همه فصل های هر فیلمی بهتر بود
البته گات هزینه بیشتری براش شده پس باید بهتر هم باشه واکینگ با همین هزینه کمش بهتریین سریاله اگه سه فصل وسطش خرابش نمیکرد تو آی ام دی بی هم امتیازش بالای ۹بود حیف شد
من برام جالبه که هنوز با مقوله ای به اسم نقد اپیزود آشنایی ای ندارید!! هر فیلمی ابعاد مختلفی داره که ممکنه هر کدومش دچار مشکل بشه و فیلم رو ضعیف کنه!! منم هر بار هر کدوم به نظرم ضعیف بوده اومدم گفتم!!
در مورد گات هم بگم که منم گات رو دیدم و طرفدارش هستم اما چه ربطی دارن آخه به هم این دوتا سریال !!
ولی خب اگه شما مایلین که ربطش بدید مخصوصا که گفتید اپیزود خوب کم داشته گات نسبت به واکینگ دد فقط باید بگم برید ریت و ویویو های اپیزود های آخر واکینگ دد رو ببینید تا متوجه بشین که تمام منتقد ها از ضعیف شدن سریال حرف میزنن نه فقط من!! و به جاش برید ریویو های گات رو هم ببینین گات اپیزود ۹٫۹ داره تو ای ام دی بی در حالی که بهترین اپیزود واکینگ دد تا حالا تونسته ۹٫۶ بگیره!! البته برا من این ریتا مهم نیست و بازم میگم دو سریال رو نباید مقایسه کرد اما صرفا محض اطلاع شما که مقایسه کردید گفتم
باسلام خدمت عزیزای دلم …داشتم s5e11ومیدیم دیدم که چقدر قدرتمندساخته شده اون صحنه ای که ۴تایی توماشینن و دارن میرن بسمت الکساندریایی که مبهمه شبه یهو یه گله زامبی جلوشون ظاهرمیشه و دوربین حالت عنکبوتی میگیره واززاویه بالا یه خروارزامبی ونشون میده که ماشین داره میپوکونه اینارو و ردمیشه ازروشون تاجاییکه خون انقدر زیادمیشه که ندیدن باعث ایست میشه . این صحنه فضای آخررمانی وعالی به روایت درمیاره واکینگ دد باید تلفیقی ازژانرترس اکشن ودرام باشه .بایدمحدودیت غذا مهمات توش به طور وضوح به چشم بیاد تو۵فصل این اصل به نحوه عالی به تصویرکشیده شد تا رسیدیم به بهشتی بنام الکساندریا که ازاونجا به بعد تاحدودی این محدودیتها کمرنگ شد من عاشقانه سریال و دنبال میکنم و فکرمیکنم نامبروان سریالای. ولی ازفصل۷ بجزاپیزود اول ترس وفضای قحطی توسریال به چشم نمیاد فضای سریال و بسمتی بردن که ازاصل خودش دورشده ای کاش برگردن به اصل سریال وتوجنگ بانیگان برا تک تک مهماتشون ارزش قائل بشن وبرنامه داشته باشن جوری که نمودکنه ازکمبود مهمات رنج میبرن جوری بشه که بی آبی و کمبود اغذیه به چشم بیاد این ایرادی بودکه من ازسریال مورد علاقم میگیرم ولی درجواب یسری دوستان s8e2یکی ازبهترین جلوه های تصویری این ژانرو داشت اگه شما خودت وآشنا میدونی بااین فضا باید یه فلش بک بزنی به سری رزیدنت اویل که twdاز این فضااومده والهام گرفته واینکه درها بازشه وناگهان به شخصیتها شلیک شه یا تو راهرو راه بری و چندنفرو به فنابدی ازاصولهای این فضاس پس اگه سریال اینکارو میکنه داره این نوید ومیده که میخواد به اصل خودش نزدیک بشه اگه ایرادبگیری باید بری جلوبوق بزنی. قصه این فصل قصه جذابیه و من بیننده رو امیدوارمیکنه به قسمتهای آتی . ایشالا این شاهکارamcبرگرده به اصل خودش. پرچم twdبالا
درسته کاملا…شما پوستری که الان رو سایت گذاشتن رو ببین بیشتر به آدم حس فیلمهای ابر قهرمانی رو میده تا واکینگ دد. چرا این اشتباه رو کردن سازندگان نمیدونم.
اقا این رابرتم دیگه گندشو دراورده مردک عقده ای انگار باید همرو بکشه اون دوتا بنده خداهایی که با مورگان بودن چرا کشت اینارو میکشه بعد به نیم فصل و اخر فصل که میرسه یکی مثل گلن و ابراهام و میکشه خب اینارو اون موقع فدا کن
این قسمت عااااااااالی عااااالی بود.پادشاه و خنده هاش همه رو امیدوار تر میکنه.دوس دارم خندیدنشو.امیدوارم همیشه بزن و بکوب و هیجان و ترس باشه.مثل سریالای عادی نباشه مثل وسطای فصل پنج که فقط مکالمه بود نباشه.
متاسفانه بعضی ها مثل شما حتی درک صحیحی از سریالم ندارن،فصل پنج زیاد حر ف زدن چون تو راهن ،چون اواره شدن ،شما ها حتی درک فضای اخر الزمانی رو هم ندارید.حیف مریضم وگرنه از خدام بود دنیا این طوری بشه ،دیگه پول اهمیت نداشت
چرا ما بلد نسیتیم رسمی و با رعایت ادب و احترام نقد کنیم و نظر بدیم؟
یکی میاد میگه سریال مزخرف شده و دیگه به درد نمیخوره ، یکی دیگه میاد میگه نقد نکن چون هیچی حالیت نیست و درک نداری….
یکم به همدیگه احترام بذاریم ، حرفی که با احترام متقابل زده بشه ، تأثیرشم بیشتره…
اگه حق با شماست ، دلیلی نداره توهین کنید !
اگه حق با شما نیست ، حق ندارید توهین کنید !
با عرض سلام به تمام دوستان.اول اینکه بگم که دوستانی که نظر منفی میزارن توجه داشته باشن.که کسانی این سریال میسازند.سالها در عرصه فیلم و سریال کار میکنن و تجربه بسیار در فیلم سازی دارن و هر بیشتر سعی در بهتر شدن سریال دارن.دوم اینکه این سریال در تمام دنیا پخش میشه و طرفدار داره و اینکه فقط این نیست که ما ایرانها نگاه میکنیم و ما فقط بگیم بد یا خوب است.لطفا توجه داشته باشید.که سریال های زیادی در دنیا ساخته میشن.کمتری سریال توانی جذب بینندگان میلیونی دارن.سوم من خودم به شخص انتقاد به جا پسندیده میدونم.البته بهتر کسانی که واقعا میخوان انتقاد برای بهتر شدن سریال کن برن توی سایت های یا شبکه اجتماعی که برای سازندگان سریال هست نظر بنویسن…
من خودم سریال مردگان متحرک از فصل دوم که در حال پخش بود شروع کردم به دیدن.به نظر بنده درسته نمیشه گفت بهترین سریال تاریخ جهان است.ولی این هم بی انصافی است که نگیم یکی از بهترین سریال های در حال پخش در دنیا است.باید توجه داشت.که داستان سریال به خوبی نوشته شده است.برعکس دیگر فیلم یا سریال های مشابه که داستان فیلم نه چندان جالبی دارن و بیشتر به صحنه های اکشن.یا کشتن میگذارن.ولی در سریال مردگان متحرک به غیر کشتن و جنگیدن به رابطه ها بین چند دوست یا گروه از مردم توجه شده.در سریال مردگان احساس عشق و دوست شدن در این. دنیای که پره از مردگانی سرد و بی احساس است.گرمی خاصی به دل بیننده میده و در آخر سریال مردگان متحرک نمیشه سریال مثل کات یا دیگر سریال های غیر مشابه مقایسه کرد.بلکه هر کدام در زمان و دنیایی جدا هستن.شاید بشود از نظر شخصی بگیم کدام بهتر است.به نظر بنده سریال در طول پخش بعضی جا به اوج خودش رسید و در بعضی جا های داستان کند پیش رفت.البته این قضیه در تمام سریال های بلند دنیا است…فصل هشت شروع خوبی داشت و در قسمت دوم هم سریال به خوبی پیش رفت.البته بازم هم کاستی های بود.ولی در کل آغاز خوبی بود.باید دیده در اینده هم سریال میتواند این روند حفظ کنه.ممنون از این که نظر بنده مطالعه کردین.و تشکر خاص از دوستانی که این سایت و کانل را اداره میکنن.
این قسمت عالی بود در مقایسه باقسمت یک که به قدری ضعیف بود تعجب بر انگیز بود همه چی خوبه فقط این شخصیت کینگ خیلی بیخودیه واقعا در حد این سریال نیست دیالوگا ضعیف بازی ضعیف انگاری به مسخره گرفته سریالو ایکاش زودتر حذف شه
عاقا کار نگان دیگه ساختس فاتحش رو باید خوند…. چون که مورگان رفت رو Killing mode
سریالم دیگه اون مزه قدیمی رو نداره. ولی باز واکینگ دده و میبینیم و لذت میبریم. احساس میکنم قصد کشتن ریک تو سریال هستش. شخصا حمایت میکنم از کشته شدن شخصیتها حتی اصلیها ولی اگر ریک بره هیچ جایگزینی براش نیست. باید ببینیم چه فکری کردن.
این AMC هم خسیسه انصافا. پربیننده ترین سریال چند سال اخیر یکم نمیخواد بیشتر خرج کنه براش. چرا اصلا تو این هشت فصل یه بارم ما زمستون و برف ندیدم؟؟؟ میدونیم خیلی سخته ولی از راه هایی که خوب میشه سریال رو نسبت به قبل متفاوت کرد. امیدوارم فصلهای بعد زمستان رو ببینیم. زامبیهای یخ زده….
عالی بود این قسمت مخصوصا اونجایی که میخواستن همگی با هم وارد اتاقها بشن نفسم بند اومد تا علا مت دادن
به شخصه از کشت و کشتار مورگان با این که اغراق آمیز بود خوشم اومد یاد فیلم دووم افتادم اگه مثل اون فیلم از دید اول شخص بود که دیگه حرف نداشت
یکی نیست به نویسنده و کارگردان بگه دست از سر مورگان بیچاره بردارید بابا دهنش آسفالت شده دلم به حالش سوخت
یکی هم نیست به اونایی که یه ذره صبر نداشتن قسمت قبل میگفتن ارتش نگان کو بگه این آدماش حالا چرا پیداشون نیس
ریک تو جایی از خونه ی نگان یه نوزاد پیدا میکنه که خواب بود
یعنی ریک به نوزاد اهمیت نداد؟! چرا بچه رو نخواست ببره !! چطور دلش اومد همونجا ولش کنه!
یعنی اون سکانس ماتو مبهوت شدم و فقط منتظر بودم ریک اسلحه رو سمت بچه بگیره و ماشه رو بکشه تا نفرتم اون لحظه از ریک کامل بشه! واقعا عجیب بود
ریک میخواست پایگاه رو کامل بگرده،تا دشمنی نباشه بعد بچه رو ببره ،در جواب بهار هم ببین دختر خوب نه من کارگردان هستم نه مدیر سایت هست. که غرمیزنید. جواب the Last of us هم بگم که من چند ساله سریالو میبینم وخودمم از ضعف سریال واقفم،اما مشکل شما اینه که سریال رو با گات مقایسه میکنی انتظار داری سریال هم مثل گات پر از تخیلات اژده ها سواری و ،،،وصحنه های کثیف جنسی تبدیل بشه ،کسی که عاشق سریاله غر نمیزنه ،کسی که غر میزنه یک نادان فن باز گاته.
چرا دروغ میزنی من کی این سریالو با گات مقایسه کردم؟ حتی یکبارم نگفتم این باید مثل اون باشه چون سبکشون جداست و همیشه مخالف مقایسه این دو سریال بودم، جالبه بجز خودتون هیچکس اسم گات رو نمیاره و مقایسه نمیکنه بجز طرفداران و د
اولا من مثل شما فن بوی نیستم، سریال تیم فوتبال نیست که طرفداری بشه! ولی دوستدار این دو سریالم و در حال حاضر گات از نظر کیفیت فنی و داستانی خیلی فاصله داره حالا شما کلی ایراد بچسبون به سریال روی تجربه ی من تاثیری نداره، انتقاد کردن از واکینگ دد هم تاثیری نداره رو سریال و میدونیم سریال برای کل دنیا ساخته میشه اما این حقو داریم که نظر منفی یا مثبت مونو بدیم، شما بجای اینکه به کامنتای منتقدا گیر بدی برو دعا کن سریال بهتر بشه تا ما ایراد پیدا نکنیم تا اخر سریالم میبینیم چون دوست داریم بدونیم اخرش چی میشه و اگه مشکل داشت انتقاد میکنیم، سعی کن بهش عادت کنی ?
واقعا روزرب روز سریال جذابتر میشه.من ک حسابی حال کردم
من فک میکنم قسمت بعد مرور میشه ب خاطرات گلن و مگی
و فک کنم یوجین سلاح میکروبی ساخته که علیه گرایمزها استفاده کنه.واکری که تو جنگل بدست جری کشته شد مشکوک میزد.باید بگم که خیلی مسخرس یه کاراکتر از قسمت ۵ نباشه و تو قسمت ۱۰۲ بیاد و مثلا ما رو سوپرایز کنه.از وقتی که آبراهام و گلن مردند سریال از شور افتاده.واقعا جاشون خالیه.مخصوصا آبراهام با همه کله شقیاش و شجاعت فوق العادش.در کل عاشق شخصیت ریک هستم
داداش اتفاقه دیگه همین
دو نفر که به پست هم میخورن که مسخره نیست الان تو رفیقتو یهویی بعد از چندین سال حالا یهویی همینجوری ببینی میگی مسخرس
معلومه که نیست
حق با کیست نگان یا ریک و کدام جانی تر هستند؟
سلام. همونطور که قابل پیش بینی بود و تو تاپیک “ظفر نزدیک است و …” گفته بودم از این قسمت چالش ها و مشکلات این نبرد برای گروه ریک سخت تر میشه و این قسمت به مراتب بهتر از قسمت قبل بود و کم کم این نبرد باید به شان قهرمان منفی نزدیک تر بشه و جزئیات حمله ها و ساختار دفاعی گروه نگان قوی تر نشن داده شد و امیدواریم در قسمت های بعد هنوز هم قوی تر و منطقی تر باشه چون نگان تشکیلات گسترده ای داره و از یک تشکیلات گسترده انتظار ساختار دفاعی و منسجمی میره.( با عرض معذرت ببخشید شاید با ادبیات تند مینویسم ولی چون مخالف زیاده روی و به اصطلاح “فن بوی” بازی هستم این اصطلاح رو در متنم بارها تکرار کردم و معتقدم اتفاقا این فن بوی های عزیز بر خلاف ادعایشان لذت کمتری از سریال میبرند و سعی من در نشان دادن ضعف نگاه این مدل طرفداریست و نه چیز دیگر…)
این قسمت نور امیدی به بازگشت سریال بود اما نه به دلیلی که در اول گفتم و دلیل اصلی این امید بازگشتن به متن قوی سریالی هستش که منتظرش بودیم. این رشته قوی رو که در این سریال کمرنگ شده بود و باعث اسیب جدی به سریال شد رو توضیح میدم اگه بتونم چون توضیحش سخته. یک رشته قوی در فیلمنامه نویسی و سریال نویسی هستش که وقتی مخاطب به جایی میرسه که درهم آمیزی شخصیت ها بگونه ای صورت میگیره که برای یک ذهن بیطرف (یعنی کسی که به اصطلاح فن بوی نیست و نگاه منطقی داره و کورکورانه عاشق شخصیت های اصلی سریال نیستش، یکی از بارزترین نشانه های فن بوی ها اینه که وقتی نقد سریال میبینن میگن میخوای نبین ، میخوای بگم فلان سریال دیگه فلان مشکل داره میخوای نبین…! ) تشخیص حق و باطل و تشخیص گروه خوب و بد و یا تشخیص ایدئولوژی درست تشخیص تفکر و آرمان درست سخت میشه و یا به تفکر یا گروه یا ایدئولوژی که فکر میکرده درسته شک میکنه. نمونه بارزش فیلم هایی هستند که مخاطب رو همراه میکنن و بعد اخر فیلم معلوم میشه همون شخص اول داستانی که ما فکر میکردیم کار درست و ادم خوبه هستش درواقع آدم بده ماجراست و نمونه این فیلم ها زیاد هستش. منظورم از این متن این نبود بگم این روند میخواد در این سریال هم نتیجه بشه ولی حداقل برای یک شخص منطقی و ذهن بیطرف این در هم امیختگی در این قسمت صورت گرفت. نمونه قشنگ این درهم امیختگی در اوایل سریال مثلث عشقی لوری ، ریک و شین بود. هم شین رو دوست داشتیم و هم لوری رو و هم ریک. لوری زن ریک بود و فکر کرده بود ریک مرده و شین از او مراقبت کرده بود و چون فکر کرده بود ریک مرده با زنش ارتباط برقرار کرده بود و عاشقش شده بود و لوری هم به هوای مرده بودن ریک این ارتباط رو اغاز کرده بود تا سرو کله ریک پیدا شده و لوری الان متغلق به ریکه ولی نمیتونه خاطرات بودن با شین رو فراموش کنه و شین از یه طرف بهترین دوستش ریک روبروشه از یه طرف زنی که عاشقشه اونم توی دنیایی که دیگه کلا شاید هیچ زن مناسبی برای شین گیر نیاد. از یه طرف ریک متوجه این رابطه هست ولی نمیتونه برخورد محکم کنه و از درون داره خورد میشه و … میبینید دوستان همه این ۳ کاراکتر حق دارند و از دید هر کدوم نگاه کنیم میتونیم حق رو بهشون بدیم (البته فن بوی های محترم این مساله رو درک نمیکنند و چون ریک شخصیت اصلیه میگن نه فقط ریک ریک ریک) ولی برای یک ذهن منطقی بیطرف یک درهم امیختگی بین خوب و بد و بین درست و غلط تشکیل میشه که شناور هستش و وزن حق دادن به کاراکترها در جریانات مختلف کم و زیاد میشه مثلا اول میگه خوب شین دیگه باید کنار بکشه و با هزار زخمت که شین کنار میکشه لوری با ریک دعوا میشه و به شین که به زور بالاخره خودش رو متقاعد کرده لوری مال اون نیست چراغ سبز نشون میده و شیک قاتی میکنه و جریاناتی پیش میاد که باعث مرگش میشه و در اخر ماجرا وزن منفی لوری حتی بیشتر از شین میشه. ولی هنوزم نمیشه دقیقا تصمیم گرفت و با وجود اینکه مثلا من طرفدار ریک بودم ولی یه طورایی دلم هم برای شین میسوخت و نمیخواستم بلایی سرش بیاد و این درهم امیختگی همه چیز رو خاکستری میکنه و باعث قوت متن سریال میشه.شبیه این جریان در بازی فصل سوم مردگان متحرک”نیو فورنیچر” هم به قشنگی تموم نشون داده شد و در حالی که فکرمیکردم این موضوع سوخته ولی باز هم دیدم چقدر میتونه جذاب باشه و نویسنده فصل ۳ این بازی رو تحسین کردم.
این درهم امیختگی در واکینگ دد کمرنگ شده بود و همچنین در فیر د واکینگ دد و دوباره همت نویسندگان در پیچیده کردن ماجرا کار رو جالب تر داره میکنه. این روند رو در اخر فصل فیر دیدیم و حالا در قسمت ۲ فصل ۸ تلاش نویسنده برای نشون دادن این در هم امیختگی به وضوح نشون داده میشه (البته برای یک فن بوی اصلا چنین چیزی مطرح نیست و اون فقط حق مسلم رو به شخص اول میده و هیچ شکی نمیکنه و البته از اینهمه تلاش نویسنده هم در این بعد لذتی نخواهد برد). در این قسمت نویسنده در جاهای مختلف با مکالمات و صحنه های مختلف این درهم امیختگی رو سعی داشت نشون بده از موارد اوجش میشه به بحث و جدل مسیح با خانم عینک قشنگ در کشتن یا نکشتن گروگان اشاره کرد و به زیبایی ماجرای مورگان رو با آن گره زد. مورگان قبلا هم به صورت رفت و برگشتی بین دو فلسفه تحت تاثیر افرادی که اطرافش بودند در رفت و برگشت بوده و الحق یا صفر بوده یا ۱۰۰ یا روممی روم یا زنگی زنگ یا قاتل بالفطره یا کسی که حاضر به هیچ قتلی نیست تا جایی که سر و صدای همه تماشاگرا رو در میاره که این قاتی داره چرا نمیکشه… اگر تلاش نویسنده در نشان دادن این درهم امیختگی در مکالمات مسیح و خانم عینک قشنگ نشون داده میشه در مورد مورگان نیازی به ۲ نفر نیست چون مورگان هم صفر بوده و هم صد و کافی است مکالمات ذهنی خودش رو با خودش مرور کنه، مورگان صلح طلب و مورگان جانی و جالبی و زیبایی ماجرا اینجاست که تماشاگر منطقی و ذهن بی طرف میتونه به هر دو جنبه ماجرا حق بده و نه حالا حق ۵۰ به ۵۰ ولی حداقل هر دو دیدگاه رو قابل توجیه و منطقی میدونه و درک میکنه و همزمان در ذهن خودش هم این جدل در ادامه هست. هرچقدر این در هم امیختگی بیشتر متن قوی تر از این نظر هستش. کار به جایی میکشه که نویسنده برای نشون دادن اوج تعارض این دو ماجرا شاید زیادی اغراق میکنه و وقتی مورگان بعد از وقتی که ما فکر کردیم شاید مرده باشه از جا برمیخیزه و آن غول قاتل بیدار شده و برگشته به فلسفه قدیمی شروع میکنه به راه رفتن و شلیک کردن و از در و دیوار ادم مرده میریزه پایین و حتی تیر رو به زمین هم میزنه و وارد نشده به اتاق تیر میزنه و جسدمیوفته زمین! شاید نباید در نشان دادن این بخش اغراق میکرد نویسنده ولی از معدود اغراق هایی هستش که در راستای نشان دادن یک گره زیبای متن نویسندگی هستش و من لذت بردم وقتی اخرش رو دیدم وقتی مورگان از راهرو تاریک بیرون آمد و نور چشمانش رو زد و میدونید که این نور عمدی هستش( و البته نیاز به نگاه دقیق تری دارد) و فلسفه قاتل بودن از راهرو تاریک با صحنه ی نور افتاب که استعاره از فلسفه نورانی که از زبان مسیح بیان و اجرا شده است مواجه میشود و شوکی که به او وارد میشود در برخورد مجدد با این تفکر و احساس گناه عمیقی که شاید به زبان نیاورد ولی از چهره اش مشخص است و باز هم زیبایی متن در اینجاست که هر دو نگاه میتواند منطقی باشد و شاید قاتل زنجیره ای بودن و کشتن قبل از پرسیدن از نظر خیلی ها در این دنیای دیوانه منطقی باشد. ولی خدا بیامرز! گلن و حالا هم مسیح نمایندگان این فلسفه هستند که هنوز هم باید ترحم داشت و به طرف شانس داد، چیزی که ممکن است ریسک آن بالا باشد و بهایش جان خود طرف و دوستانش باشد. این دوگانگی هم به طور موازی در رفتار ریک هم مشابه مورگان نشان داده شد و شوک ورود به اتاق نوزاد و فهمیدن اینکه کسی که کشته شد سعی در حفظ جان نوزاد داشته نه حفظ اسلحه!
حالا پس از یک مقدمه طولانی جای مطرح کردن این سوال عجیب هستش که شما فکر میکنید حق با ریک هست یا نگان؟ کارهایی که نگان کرده ریک و گروهش مشابهش با دوز کمتر یا بیشتر انجام داده و قتل های زیادی انجام داده واینکار رو برای خانواده و گروهش انجام داده و نگان هم همین کارها رو برای همین دلایل و حفظ قوانینش با شدت و میزان متفاوت انجام داده. شاید اگر از اول ماجرا به جای داستان ریک و گروهش داستان نگان رو میدیدم خیلی از فن بوی ها حالا به جای اینکه طرفدار و دوستدار ریک باشند طرفدار نگان بودند و حق را به او میدادند. نگان هم به روش خود سعی در سرکوب کردن مخالفان و حفظ نظم جامعه اش دارد و شاید کاری اضافه تر انجام نداده و ابزار رعب و وحشت تنها وسیله ای برای کنترل این نظم هستش. دقت داشته باشید این در هم امیختگی مسلما حالتی نیست که شما حق رو ۵۰ به ۵۰ درصد بدونید ولی حداقل طوری هستش که هر دو حاکم رو منطقی و معقول از دید خودشان میدونید و یکی فرشته و عدالت و دیگری رو شیطان و وحشت نمیبینید. هر دو شاید تقریبا مقداری جانی و مقداری دوستدار خانواده باشند البته این میزان ۵۰ به ۵۰ نیست و به سمت ریک سنگینی میکند ولی در این قسمت از سنگینی فاحش تغییر کرد. البته نویسنده با زبان بی زبانی اشاره کرده که خودش موافق کدام جریان است جریانی که نویسنده موافق ان هست جریانی است که گلن مرحوم به آن معتقد بود جریانی که مسیح الان به آن معتقد هست و این یعنی هم ریک و هم مورگان و مسلما نگان جریانات باطلی هستند(از نگان نویسنده) که البته برای هر کدامشان ده ها دلایل منطقی وجود دارد و زیبایی ماجرا در همینجای کار است. دلیل من برای این گفته این هستش که مورگان و فضای فکری او به راهرو تاریک و جریان و صحنه تصمیم مسیح به نور تشبیه شده و هم این سوال معروف که “اگه حق با توست چرا قلبت ناراحته؟” این سوال رو میتوان از حالت چهره مورگان و سردرد و احساس گناه شدید در شوک وارد شدن به صحنه گروگان ها و هم در چهره ریک دید. حتی اینه هم طوری چیده شده بود که ریک تصویر خودش را در ان ببیند و البته بخش تاریک خودش و نویسنده با زبان بی زبانی بارها سعی در تقابل ایتن تضادها اغراق داشته تا جایی که اصول منطقی رو زیر پا گذاشته مثلا در این صحنه نوزاد در گهواره جلو ریک خواب هست در حالی که در اتاق کناری اش چند لحظه پیش صدای شلیک گلوله و درگیری بوده و کسایی که با نوزاد سر و کار دارند میفهمند که من چی میگم و خواب نوزاد چقدر سبکه و قاعدتا باید نوزاد بیدار باشه و در حال گریه باشه ولی نویسنده برای نشان دادن این تضادهاست که نوزاد رو خواب نشان میدهد چون نوزاد خواب بیشتر تداعی کننده معصومیت و بیگناهی هست و دقت کنید چه نوزاد قشنگی هم انتخاب شده و فضای اتاق چقدر تداعی کننده این معصومیت هستش و این معصومیت در مقابل چهره ی وحشی ریک در اینه و سردرگمی اش و احساس گناه. بله نویسنده حاضر شده غیر منطقی بودن خواب بودن نوزاد رو بپذیره و مرگ و میر عجیب دشمنان مورگان رو تا این تضاد رو نشون بده و شاید هدف اصلی این قسمت همین بوده ولی یک “فن بوی” اصلا لذتی و درکی از این تلاش نویسنده نداره و وقتی با انتقاد هم رو برو میشه جوابی نداره که چرا این مواردی که گفتم با عقل جور در نمیاد و جبهه میگیره، شاید از بخش بیشتری از سریال بهره نبرده. کسی که با دید منطقی به سریال نگاه کنه شاید از جفنگ بازی و بخش های چرت سریال لذت نبره در حالی که فن بوی ها ادعای لذت کامل دارند ولی به جای ان از بخش های عمده دیگری که مد نظر نویسنده بوده و برای القایی آن دهنش سرویس شده لذت میبره از این تقابل ها از این در هم امیختگی از این دوگانگی. همه حق دارند و همه منطقی هستند در عین این که هر کدامشان دلیل بر بی منطق بودن تفکرشان هست. ولی هنوز هم کسانی هستند مثل گلن که معتقدند در این دنیای دیوانه هنوز هم میشود فرصت داد و میدانند که این فرصت دادن ممکن است بهای سنگینی داشته باشد و شاید این نگاه از دید خیلی ها دیوانگی باشد چون انسان های خوب در این دنیا زودتر میمیرند ولی تا همچین انسان هایی مثل مسیح هنوز هستند هنوز انسان به معنای ک=واقعی کلمه نمرده است…
بسیار عالی بود متنتون ، متشکرم ،
کاملاً موافقم ،
بنده از اواسط فصل چهار با سریال همراه شدم …دلیل اصلی دیدن سریال هم برای من همین نکته های ظریف و تصمیماتیه که شخصیت ها توی لحظه های حساس میگیرن ، بعلاوه نتایح و عواقب تصمیماتشون ؛
و گرنه جیمز باند بازی و بزن بزن و زامبی ، گوشۀ کوچکی از سریال و هیجان سریاله…
اون قسمت هایی از سریال هم که یکنواخت پیش میره و مربوط به تنها یک شخصیت سریال میشه ، در واقع داره همین جزییات معنادار سریالو پیش میبره و تشریح میکنه ، پس نباید خرده گرفت که روند کند شده و داستان کسل کننده هست و ….بلکه نویسنده نمیاد داستان بزرگ و جامع سریالو فدای بزن بزن و هیجان مقطعی بکنه ! و حق هم داره…
فکر میکنم خود رابرت کرکمن بود که گفته بود :(( ما میخوایم بیننده ها داستان کلی واکینگ دد رو ببینن ، یه موضوع اساسی که به کلیت داستان حاکمه)) . حالا این داستان کلی میتونه همین جدال درونی مورگان با خودش در مورد کشتن یا نکشتن باشه ، یا هر چیز جالب دیگه ای…
من ب نظرم اونایی ک اسیر شدن تو لحظه حساس به نفع گروه ریک عمل میکنن. کارگردان ذکاوت ب خرج داد و تو صحنه قبلی ک مسیح داشت مثبت بازی در میاورد عیسی رو ضایع کرد و قطعا بیننده هیجانی میشه و میگه عیسی درس نگرفتی و بعد تو اپیزود بعدی ، بخشش مسیح یهو همه چیزو عوض میکنه . بیخود اسمشو عیسی نزاشتن. مگی هم راستی مثه فیلم گات تو لحظه آخر برا کمک میرسه. شاه هم قطعا میمیره چون تو این قسمت خیلی عرفانی شده بود. یوجین هم نمیتونه از ریک دل بکنه و قطعا تو لحظه حساس ب کمک ریک میاد. اینا همش نظر شخصیه . امیدوارم قسمتهای بعدی هیجان زیادی داشته باشه
۱ ) فقط یه کم این که خودشو شاه مینامه خیلی رو اعصابه :))
منطقی فکر نمیکنه که یه وقت نکنه تله باشه . همینجوری افتاده دنبال طرف کلی ادم با خودش میبره/ خیلی جو گیره
۲) مطمئن بودم که ریک اینا قراره یه بلایی سرشون بیاد :|
مورالس همونی بود که تو قسمت دوم از فصل اول با تی داگ زامبی ها رو کشتن تا ریک و گلن بیان داخل مغازه. فکر کنم تو قسمت ششم فصل اول هم بچش یه عروسک به دختر کارول داد و همون عروسک هم کل فصل دوم دنبال او بودن.
من نمیدونم فاز سازنده این سریال چیه.. ..؟ خب حاجی وقتی نمیخای بکشیش چرا میزرای تیر بخوره ب طرف تیر زدن بعد ضد گلوله هم تنشه هیچ خونی هم ازش نمیاد ولی دوباره بش شلیک نمیکنن اینم بلند میشه مثه ماتریکس همرو تارو مار میکنه
جالبه اخه مورگانم شد شخصیت
این قسمت خیلی بهتر از قسمت قبل بود اما بازم ضعف زیاد داشت
خوشحالم که دیگه از پرش های زمانی مقطع خبری نبود چون این پرشا توی قسمت قبل تدوین خوبی نداشتن و فقط فیلمو تیکه تیکه کرده بودن
دوتا ایراد میتونم به این قسمت بگیرم یک این که توی ایستگاه ماهواره نحوه کشتنا شبیه گیما بود!! مثلا یارو همین جور یهو درو باز میکنه میاد بیرون انگار داره قدم میزنه بعد مورگان میکشدش!! یه مورگان توی یه راهرویی راه میره که حداقل ۶ نفر توی راهرو پراکنده ایستادن فقط!! مکس پینه مگه؟؟؟؟؟؟ خیلی بهتر میشد ساخته بشه ولی خب
کلا این جنگ یه داستان خیلی مهیج میتونه باشه کلیییی استراتژی خفن میشه پیاده کرد یعنی میخوام بگم یه داستانی الان دست نویسنده و کارگردانه که خیلی پتانسیل خوبی داره ولی اینا تا این جاش که انگار نتونستن خوب از پس درست کردنش بر بیان امیدوارم قدر این داستانو بیشتر بدونن و بفهمن که ریزش بیننده پیدا کردن و یه کاری بکنن
در آخر هم دوست دارم بگم خیلی این ازکیل خزه اه من جا کرول بودم یه گوله میزدم تو سرش میگفتم انقد زر نزن عامو مگه جومونگه انقد قصه میگییییی
به نظر من حرفای ازیکیل معنای خوبی داشت اصلا هم خز نبود باهات موافق نیستم بعدشم فکر کن اگه میکشتیش اینجا چقدر نظر میزاشتن و تحلیل میکردن که این چه سریالیه چقدر اکلی توش آدم میکشن (ارجاع به قسمتی که مورگان جلو ناجی ها یکی از بهترین افراد ازیکیل رو خفه کرد)
چند تا نکته،یک اگر سریالو دوست نداری نگاه نکن ،وقتی میای اینجا میگی من دیگه سریالو نمیبینم ،ولی قسمت های بعدم نظر میدی یعنی با خودت درگیری،من هم گاتو میبینم هم مردگانو وبه نظر من هر دو سریال قشنگن مثل دو نوع غذاس هر دو خوشمزس، پس یا نبین یا میبینی دیگه غر نزن ،مدیر سایت کارگردانش نیست ،البته اگر قدرت فهم عقل داشته باشی،سریال گاتم پر ایراده ولی نمیام ایراد بگیرم میشینم نگاه میکنم،برا مثال ،مردگان گات اسب سوارن،قهرمان پرتاب نیزه هستند،خخخخ،فاصله یه هفته رو تو چند ساعت میرن،بازم بگم خخخخخخخخخ
خیلی مسخرس که شما و یه سریا مثل شما وقتی یکی انتقاد کرد از سریال میگین خب نبین!!! آخه یعنی چه خب نبین!! این که آدم شعورش میرسه که کجا سریال ضعیف شده و کجا قوی کار کرده بده؟ این که آدم هرچیز مسخره ای نشونش دادن قبول نمیکنه و انتظار داره که تیم خوب کار کنن بده؟!!
مشکل سریال دقیقا امثال شماهاست که خداروشکر تعدادتون فصل به فصل اپیزود به اپیزود کمترو کمتر میشه، شماهایی که چهارو روزه سریالو شروع کردید هرچی هم نشونتون بدن هرجورم به شعورتون توهین کنن فقط به به چه چه میکنید و سازنده هاشم میگن اینا که راضین پس همینطور سرسری سریالو بی کیفیت بسازیم سی چهل فصل کی به کیه کیفیت فنی کیفیت فیلمبرداری یا نمایش مضخرف و ساخت جنگی فاجعه بار در ابعاد وسیع
این دو قسمتو با هم دیدم و باورم نمیشه شماها از چیه این دو اپیزود خوشتون اومده؟! فن بازی درنیارین چون کسی اندازه ی خودم طرفدار این سریال نیست عاشقش بودم اما حس الانم؟ حالم ازش بهم میخوره، توی دو قسمت دقیقا نگان چی بود؟! سایمون کجا بود!! نگان چرا انقدر احمق بود و ما خبر نداشتیم!! اول که مسخره بود خودشو انقدر راحت جلوی گلوله برد اما جالب بعدشبود که دقایق بسیاری رو فقط نمای بسته ی قهرمانانمان درحال تیر اندازی به هدف مانند در پنجره دیوار بودیم و نگان به طرز عجیبی به بیرون پرتاب میشه و به طرز درمانده ای به تصویر کشیده میشه! این اون جنگی بود که چند ماه منتظرش بودیم?
اسمی هم از گات نبرین که فن بوی بودنتون تکمیل نمیشه ? منم جفت سریالارو میبینم و هیچکس مثل شما فن بوی های واکینگ دد نمیتونه خوده واکینگ دد رو مسخره و سطح پایین جلوه بده با مقایسه کردن این با اون!!
اون سریال قراره توی اوج تموم بشه و کاملا هم موفق بوده، راجب ترفند سفر سریع توی یک داستان و محیطی وسیع برای سریع تر کردن ریتم برای تموم شدنش توی اوج چیزی نمیدونی،
کیفیت سریال ناامید کنندست انگار یه سریال دیگست در مقابل سه فصل اول از وقتی سریال سمت اکشن رفت خراب کرد باید همون جو خوفناک اوایل رو ادامه میدادن نه اینکه نکاورهای تا دندان مسلح اونم چه سلاح های خفن و پیشرفته ای! توی ی دنیای اخرزمانی با این تجهیزات نظامی اصلا جور در نمیاد، ما دلمون برای این سریال میسوزه و بیشتر برای چیزی که میبینیم ارزش قائلیم چیزای اشغال ببینیم انتقاد میکنیم با انتقاد و بیان مشکل ها ایرادات برطرف میشه البته برای سازنده هی سریال این موضوع صدق نمیکنه و با اینهمه انتقاد از فصل قبل و جنگ اخرش اینا نه تنها واسشون مهم نبود بلکه بدترش رو ساختن! توی جنگ قبل دو گروه به شکل مضحک فقط تیراندازی میکردن اما این فصل یک گروه فقط تیراندازی میکنه:/
چطور یه سریال شاهکار میتونه انقدر ضدحال بشه و خواب اور و فاجعه بار ترین بخشش وقتایی بود که یادم میرفت دو دقیقه یا چند لحظه قبل چی داشتم میدیم!! بخاطر پرشهای زمانی نابجا و عجیبش کاملا ریتم از دستم در میرفت و تصویرو برمیگردوندم تا ببینم قبل از این صحنه های شاعرانه با شعار دادناشون یه سکانسجنگی از نوع خفن در حال پخشبود اما یکهو سر از نا کجا اوباد دراورد!!
درضمن چون شما گفتی نبین دیگه نمیبینم چون منتظر بودم ی فن بوی بهم بگه چیکار کنم ?
بهار خانم مثل اینکه متوجه نشدی دوستمون چی گفت کسی که شعور داره بعد از این که میگه من سریالو نمیبینم نباید قسمت بعد هم بیاد دوباره نظرمنفی بزاره خب این یه جور بیشعوریه یا گفتی نمیبینم نبین یا بیا نظر بده چه خوب یا بد
الحق که سریال به روزهای اوج خودش برگشته. عجب حمام خونی راه انداختن. اگر اسلحه ها اونجا نیست، پس حتما پیش خود نگان تو مقرش هست. در حالی که ریک و بقیه مشغول سایر پایگاه ها هستن، نیگان هم با اون همه اسلحه راهش رو به بیرون باز میکنه و از پشت میاد سر وقت ریک.
امیدوارم اون زامبی عجیب و غریب به خاطر یه بیماری مسری این طوری نشده باشه. درست مثل بیماری که تو زندان شیوع پیدا کرد و همه رو به فنا داد.
قسمت دوم سریال خیلی خوب طراحی و اجرا شده بود و بخش هایی که مسیح اذعان میکنه که ناجی هارو نگشه که به نظر من سریالو به یه سمت و دیدگاه دیگه میبره و در این قسمت مگی توی سریال نیست و به نظرم مگی با تعدادی از افراد به عنوان نیروهای پشتیبانی عمل میکنند که تو قسمت سوم وارد جنگ میشن به طور کلی این قسمت خیلی خوب بود و صدرصد تو قسمت های آینده بای منتظر سورپرایز های زیادی از ریک و گروهش باشیم
الکی مردمو هایپ میکنن بعد یه چیز چرت تحویل میدن
اخه واقعا این چی بود فیر هم با کشتن شخصیتای باحالش مثه تراویس جیک و … حسابی خراب کرد ولی بازم جذاب تر از این بود بخدا اینجوری که بوش میاد مثل فصل ۷ هی میره دنبال کارکترای چرت و پلا
اول – از مورالس بگم، بنظر من حضور دوباره ش تو سریال تفاوتی ایجاد نمیکنه چون دقیقا مقابل و ضد گروه ریک قرار داره پس کنار میره مگر اینکه بخوان براش یه داستان خاصی رو درست کنن
دوم – بنظرم بدترین حرکت و اشتباه زنده نگه داشتن اون افرادی که اسیر بودنه، مسیح هنوز خوب این دنیا رو نشناخته و قطعا اسیر کردن اونا عاقبت خوبی نداره،مورگان و تارا نباید میزاشتن این اتفاق بیوفته ولی خب بلخره سریال قرار اینطور پیش بره وقتی خود ریک میره تو کپ نگان میگه تسلیم شین اینا که دیگ جای خود دارن. و اون یارو که مورگان شناختش چقدر بدم میومد ازش اونو باید حتما میکشت حیف، حالا ببینین اگ همینا قسمت بد دردسر درست نکردن.
سوم – هم که بگم روند داستان تو قسمت ۲ خیلی قوی تر و منطقی تر نسبت به قسمت ۱ بود. فقط هیتمن بازی مورگان یکم خز بود که دیگه خرده نمیگیریم در کل قسمت خوبی بود هم اکشن و هم روایت درست داستان خوب در اومده بود
فوق العاده بوددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
بازگشت مورالس خیلی جالب بود
نمره من به این قسمت :۸/۹ از ۱۰ هستش
بی صبرانه منتظر قسمت بعد هستم
اپیزود خوبی بود…کاشکی از حال و روز گابریل هم خبردار میشدیم.
مورگان هم اراده کنه ، جیمز باندی میشه واسه خودشاااا…
اونم از مورالس ، هی مورالس مورالس کردن ملت ، حالا ریکمونو بکشه خوبه؟ :|
بحث و انتقادات
سجاد - شنبه 13 آبان 1396
رفتار بعضی از دوستان خیلی خنده دار و تعجب آوره..یه جوری به بقیه فحش میدن انگار کارگردان یا تهیه کننده سریال هستن…نخیر داداش شما هم مثل بقیه فقط بیننده اید…به نظر من چندتا سریال داریم که از واکینگ دد خیلی قوی تر و پرمایه تر هست ولی اون حسی که واکینگ دد به من میده هیچ سریالی نمیده. من سریال ها رو میبینم و بعدش دیگه از فضاش خارج میشم اما فقط واکینگ دد هست که بعداز دیدن هم ناخودآگاه درگیرش میشم. اما متاسفانه روند سریال دو فصل اخیر نسبت به فصول قبل تغییر کرده من حس میکنم دارم یه سریال جدید میبینم هنوزم عالیه ولی حس میکنم دیگه واکینگ دد نیست
Amir - جمعه 12 آبان 1396
من دوتا انتقاد داشتم نه از سریال بلکه از بینندگان.
اولا:آخه شما چرا twd رو با گات مقایسه میکنین؟ گات یه سریال تاریخیه و twd یه سریال مربوط به قرن معاصر هست و این دو سریال کلا موضوعشون از هم جداست.
دوما:با انتقادای تندتون ماروهم از سریال ناامید نکنید. اگه بیننده اید نگا کنید صداتونم در نیاد اگرهم بیننده نیستید نگا نکنید با انتقاداتونم امثال مارو هم از سریال ناامید نکنید.
حمید - پنج شنبه 11 آبان 1396
واکنیگ واس این بینندهاش زیاده چون همه مردم تاحدودی به دنیای واقعی شبیه تره حال ویروس زامبی نه ولی یه ویروس مرگبار مریضی دیگه پخش بشه
کلا فضاش واقعیه
مثل گات صرفا فقط جنبه سرگرمه نداره که کلا بیننده میونه که اصلا هیچ زمانی وجود نداره و نخواهدم داشت ولی واکینگ دد کامل میتونی خودتو جا شخصیت قرار بدی
بقیه سریال ها هم چنگی به دل نمیزنن مثل وست وردو چمیدونم آقای روباتو از این حرفا و کلی سریال دیگه که به اصطلاح تاپ هستن لیستشون تو نت هست
بهار - شنبه 13 آبان 1396
هند میدز تیل، فارگو، لفت اوورز، ترو دیتکتیو، هوس آو کاردز حتی بریکینگ بد که مال همین شبکه هست رو ببینید مطمعنم نظرتون عوض میشه
خسرو - دوشنبه 15 آبان 1396
باشه همه سریال های دنیا عالی واکینگ دد بد باشه
خسرو - دوشنبه 15 آبان 1396
واقعا جالبه فارگو? واقعا فارگواز واکینگ دد قشنگ تره? تو لیستی که از ۱۵ سریال برتر جهان در تمام ادوار منتشر شده مردگان متحرک رتبه ۱۵ اما هیچ کدوم یک از این سریال های عالی که گفتی به جز بریکینگ بد توش نیست اونم تازه شما با یه حالتی توی این لیستت قرار دادی که انگار رتبه اخر یعنی قشنگ معلومه از اون گات فن های اساسی هستی که همش بلدن ایراد بگیرن یه بار میای میگی بالاترین امتیاز واکینگ دد ۹/۶ برای گات ۹.۹ اصلا گات بهترین سریال دنیا جان اسنو قهرمان بقیه سریال ها همه کشک فقط سریال های Hboعالی اصلا مردگان متحرک مزخرف خوبه?از حالت متن معلومه از کاربر سایت زومجی واز طرفدار رضا حاج محمدی هستی از امثال شما هستن که میان میگن سریال های شبکه جم از مردگان متحرک بهتره من اگه میخواستم به این حرف ها گوش کنم که باید همون فصل ۲سریال رو ول می کردم
بهار - شنبه 20 آبان 1396
من بهترین سریال های جهان رو معرفی نکردماااا من چن تا سریال خوب همین دهه اخیر رو معرفی کردم که نقدای خیلی خوب داشتن و کیلی جایزه گرفتن!!
فن گاتی و اینا رو من نمیفهمم آخه یعنی چههههه حالا من اصا فن گاتم باشم چه ربطی به واکینگ دد داره؟
این که میبینید واکینگ دد هنوز تو جایگاه بهترینای جهانه به خاطر پیشینه ی عالیشه نه به خاطر گندایی که الان دارن میزنن!!
واقع گرا باشیم لطفا و الکی دفاع یا تخریب نکنیم
هر وخ خوب بوده من گفتم خوبه هر وخ بد بوده هم گفتم بد بوده
واقعا چیزی نیست که بخواد بهتون بربخوره کلی چیز نسبت بدین به من:)))
هرکی بیاد از من بپرسه من بش میگم واکینگ ددو ببین حتما ولی تا فصل ۶ بعدش برو فیر ببین به جاش
امیر سلطان - پنج شنبه 11 آبان 1396
من این قسمت رو مثل بقیه قسمت ها بسیار دوست داشتم. اکشن و سراسر استرس! عالی بود
حسین - پنج شنبه 11 آبان 1396
سلام به نظر من ریتم سریال تو این قسمت خیلی بالا بود و آدم یه جاهایی عقب میموند ولی چند صحنه واقعا بی نظیر داشت. در کل به نظر من روند این فصل رو میشد از این قسمت فهمید به نظر من عوامل در این فصل فقط دل به تک سکانس های زیبایی که وجود داره بستن و بقیه هم برای جلو بردن داستان هست اما درکل این قسمت بد نبود من از ۱۰ به این قسمت نمره ی ۷ رو میدم. ممنون
شاهرخ - پنج شنبه 11 آبان 1396
همه ی ایرانیا یه مشت منتقد اند بدون مدرک
همه ی ایرانیا بازیگرن نویسندن کارگردانن و کلی چیز دیگه
واقعا یه چیزی میگم که عین واقعیته
چند ایرانی گات رو واس داستانش نگاه کردن؟
انشاالله که اول واس صحنه های بیل بیلکیش نگاه نکردین که؟ خداروشکر
حالا اینهمه ایراد میگیرین از واکینگ دد بگیرین
هرموقع سریالایی که میگید بیننده هاشون رسید به واکینگ دد بیاید الکی نقدر کنید
من چرا واکینگ دد میبینم؟
به این دلایل:
جو بسیار خاص این سریال هیچ سریالی ندیدم چنین جوی داشته باشه
شخصیت پردازی عالی رو شخصیت های اصلی شما برو بازی جفری دین مورگن یا اندرولینکن رو ببین اینا هر سکانسشون ۲۰ تا جایزه میخواد اینقدر خوبن اینا
مرگ های شوکه کننده: شما میگید گات مرکاش خیلی بیشتره خوب ببخشید توی گات نود درصدشون زامبی نشدن هروقت گات اومد جان اسنو یا دنریسو کشت بیاید بگید شخصیت اصلیو میکشه ولی واکینگ دد خیلی خشگل حذف میکنه
میگید چرا اینهمه تیر به نگان ازون فاصله نخورد ولی از صد متری با کلت هدشات میکنن همونطور که نایت کینگ اژدهایی که همه داشتن روش سوار میشدن که در رن رو ندید ولی اون اژدها تو دور دستو دید با اون سرعت با نیزه زدش(ناموسا میگم خندم میگیره با اسنایپم نمیشد اونو زد?) ولی اژدها به اون بزرگی که داشت تازه بلند میشد تو دو قدمیشو نتونست بزنه
حرف من اینه که هر سریالی ایراد داره ولی چرا همه ریختید رو واکینگ دد؟
کند پیش میره میگید کنده همه چیزو میگه میگید اب میبنده
تند پیش میره میگید چرا هیچیو نمیگه
خشونت داره میگید چرا اینهمه خشونت؟
خشونتارو نشون نمیده میگید چرا نداد؟
همه اینا تلقینه برادر من
تو برو فصل ۲ رو ببین چقدر دیالوگای خسته کننده داشت ولی میگید عالی بود
حقیقت اینه
هرچیزی اولش واس ادم قشنگه
دقت کردی یه گوشی گرون میگیره تا ۲ ماه از خودت بیشتر ازش مراقبت میکنی؟
بعدش دیگه با پا شوتش میکنی؟
همش همینه
ادم اوایل ایرادات هیچ چیزیو نمیبینه
ولی وقتی میگذره کوچیک ترین ایراد به چشمش میاد
برو پیودیپای که یه یوتوبره رو ببین
همه میگن قدیمش بهتر بود
ولی قدیمش اصلا قابل مقایسه با الانش نیست
هرچیزی اوایل واس کسی قشنگه همونطور که ادم کسیو دوست داره
وقتی فقط طرفو دوست داری بعد ۶ ماه ازش زده میشی
ولی وقتی عاشقش باشی هیچوقت زده نمیشی
همین جنگو با جنگ با فرماندار مقایسه کنید
ریک تنهایی جلو یه ارتشه و تانک
ولی هیچیش نمیشه فقط یه تیر میخوره توش پاش
الان پشت کاوره میگید چرا تیر نمیخوره
تیرم بخوره میگید چرا نمرد
میگید چرا زامبیا کمرنگ شده نقششون
شما خودتو بزار جای اونا
اولش نمیدونی اینا چین
چجورین
چجوری میشه زدشون
ولی بعدش دیگه عادی میشه
مثل بازی کامپیوتری
اوایلش دشمنای لول ۱ رو پدرت در میاد بزنی
بعدش به اسونی میزنی
واس ریک و این ادما هم زامبیا مثل دشمنای لول ۱ ان راحت دیگه میمیرن
میگید چرا نمیرن دنبال درمان؟
خودت بودی میرفتی؟
دنیایی که نه قانون داره نه چیزی و یه معلم پینگ پنگ واس خودش میشه نگان
یه محافظ باغ وحش میشه ازکیل
هر کی که قدرت نداشت قدرت داره
خودت بودی میرفتی سراغ درمان؟؟؟
حقیقت اینه واکینگ دد داستانیو اغاز کرده که بخواد تا ابدیت هم میتونه ادامه بده
میتونه یهو یسری زامبی قوی تر بیاره
میتونه ارتشو بیاره تو کار
میتونه هزار تا کار دیگه بکنه
پس ایراد گرفتن ما ایرانیا اصلا واس اونا مهم نیست
تو چجوری جرعت میکنی بیای بگی مضخرفه وقتی یه ریالم واسش پول ندادی در صورتی که باید واس هر قسمتش به پول ایران ۲۰ الی ۲۵ هزار تومن پول بدی؟
هرموقع پول دادیو یه سودی واس اونا داشتی بیا نقد کن برادر من
تو اگه ۲۰ تومن اصلا نه ۵ تومن پول داده بودی میومدی بگی مضخرفه؟?
من دیگه هیچ حرفی ندارم این متنم کپی میکنم تو هر بحثی میزارم تا همه ی این منتقد هایی که سنشون به ۲۰ نرسیده و میان یه سریالی به بزرگی واکینگ دد رو نقد میکنن این متنو ببینن
منتظر پاسخ هایتان هستیم
با تشکر از این سایت❤
آرین - پنج شنبه 11 آبان 1396
درود بر شما دوست عزیز حرفات کاملا درسته طرف هنوز ۲۰ سالش نشده میاد سریال نقد می کنه یکی نیست بگه بچه بشین سر درس فردا معلمت گیر نده بهت انتظار دارن ریک و گروهش راه بیوفتن تو خیابون زامبی بکشن?انگار گیمه یا انتظار دارن راه درمان پیدا کنن تقصیر خودشون نیست بچه ان در ضمن ۹۰ درصد ایرانی های عزیز گات رو برای صحنه هاش می بینن من خودم ۲ فصل نگا کردم هر کاری کردم نتونستم ارتباط برقرار کنم پس بیخیالش شدم
aryan - پنج شنبه 11 آبان 1396
دوست عزیز آخه چرا اینقدر متعصبانه نظر میدی؟…چرا فکر میکنی کسی که یه چیزی رو بیان میکنه حتما طرفداره گاته؟…چرا نمیشه هردوتا سریال و دید؟…چرا نمیشه هم عاشق آل پاچینو بود هم رابرت دنیرو(از اون جایی که طرفدارای این دو بازیگر هم به جونه همدیگه میوفتن همیشه)…آخه قربونت برم وقتی میای میگی یه نفر واسه صحنه های گات میاد اونو نگاه میکنه سطح فکرت و میرسونه دیگه…من دارم از گات طرفداری نمیکنم…چونکه خودم مخالف فصل هفتم این سریال بودم و به شدت ضعیف بود…ولی شما یک درصد هم شک نکن گات تو بهترین شرایط تموم میشه و فصل هشت فوق العادست…دوست عزیز شما متاسفانه متوهمه یه سری اعداد و کمیت هستین!!!…تعداد بیشمار بیننده؟…فکر میکنی مدیون چیه؟…کاری که برکینگ بد با معروفیت amc کرد و هیچ سریال دیگه ای نمیتونست انجام بده…نه تنها واکینگ دد بلکه گات هم به پای برکینگ دد نمیرسه!!…واقعا جالبه که شما فصل دو رو با این فصل مقایسه میکنین…فصل دو همه چیش کامل بود…بایدم کامل میبود چون فرانک درارابونت بالا سر سریال بود…اگه اهل فیلم باشی حتما این کارگردان رو میشناسی…دوست عزیز به نظرت کی صنعت سینما رو میچرخونه؟…اگه مردم نباشن مخاطب نباشه سینمایی هم وجود نداره…پس برای ایراد گرفتن یا تعریف کردن از یه فیلم نیازی به مدرک نیست چون همش به ما مربوطه…هرچند الآن فضا جوری شده که خیلیا از نظر دادن میترسن به خاطر مواجه شدن با نظرات شما و امثال شما!!…دوست عزیز نیاز نیست برای نظر دادن بالای ۲۰سال باشی…شما اگه دقت کرده باشین برای هر اپیزود داخل سایت آی ام دی بی به طور متوسط دو تا چهار هزار نفر نمره میدن(خودم سر نمره دادن خیلی دقت میکنم که تعصب مانع منطق نشه)…این سریال بالا ۸٫۵ نمیتونه بگیره هر قسمت!!!…این یعنی فاجعه!!!…یعنی با توجه به تعریف شما چهار هزار نفز احمقی که معممولا گات رو به خاطر صحنه هاش میبینن این رای رو میدن؟؟؟…تا قبل فصل هفت نمره ی سریال ۸٫۶ بود تقریبا ۶۵۰هزار نفر رای داده بودن بعد فصل هفت نمره ی سریال شد ۸٫۵ ولی چون تعداد کسایی که رای داده بودن خیلی زیاد بود…واقعا اندرو لینکلن بازیگر توانمندیه شما درست میگین…اینو تو قسمت اول فصل پیش کل دنیا فهمیدن و همه معترض شدن که چرا این بازیگر امی نمیبره؟…ولی تو ادامه فصل دیدیم که نه تنها نویسنده به شخصیتش جلا نداد بلکه بعضی جاها اونو کاملا احمق جلوه داد یعنی خوب بودن یه بازیگر تو طول فیلم به عوامل سریال هم وابستگی زیادی داره…این حرف شماهم کاملا خنده دار بود که شما چون پول سریال رو نمیدین حق اعتراض ندارین…داداش صدا و سیما ایران دیشب یه فوتبال رو نتونست بدون پارازیت پخش کنه…شما بعدا دارید از حقوق امثال کپی رایت تو جایی که اصلا این فرهنگ وجود نداره صحبت میکنید؟:/…در کل حق با شماست هر سریالی ایرادات خودش و داره ولی چیزی که من یاد گرفتم اینه که دنیای فیلم و سریال دنیای لذت بردن و غرق شدن تو نکته های عمیق هر اثری با توجه به سبکشه…تو این دنیا جای هیچ گونه جنگ و جدلی نیست…نیاز به اثبات حرف نیست…اینم بگم که من چیزی جز یه مخاطب نیستم و این حرفا همه در حد سطح فهم و درکم از دنیای سینماست(خیلی هم بالا نیست)…خوبیه سینما هم همینه که هرکسی میتونه با توجه به عمق فکرش نتایجی رو استخراج کنه و اصلا تو این مسیر به بن بست نمیخوره… واقعا از همه شرمندم که اینقدر متن طولانی شد میدونم اکثریت نیمخونن ولی خواهش میکنم برای ورود به بحث تعصب و فن بوی بازی رو بزارید کنار…با منظق باشید…ممنون
بهار - پنج شنبه 11 آبان 1396
با سلام و احترام
دیدم ولش خیلی به منتقدا نقد وارد کردین گفتم حالا خودتون میخواین لابد چن تا نقد درست حسابی بکنید!!
دوست دارم به شما بگم که خیلی سریالا هستن که اتفاقا بیننده هاشونم رسیده به اندازه واکینگ دد و بلکه بالاتر
سریالایی که خیلی جوایز درو کردن امسال و اصا ترکوندن صنعت سینما رو!! من نمیدونم واقعا چه قدر از این صنعت اطلاع دارید که فکر میکنید واکینگ دد هنوز صدر دنیاس!! گذشت اون زمون دیگه الان برین میانگین ریتای سریال رو ببینید به ۸ به زور میرسه!!
من خودم هنوز هم واکینگ دد برام سریال خاص و دوست داشتنی ایه چون خاطره زیاد دارم ازش اما واقعا باید واقع بین بود و بعد اومد حرف زد!! جفری دین مورگان اکنور بسیار قوی ایه ولی اتفاقا به نظر من با کارگردانی بد سیزن هفت اصلا نتونست خوب بازی بکنه و حیف شد
گفتید هرچیزی جدیده خیلی جذاب تره یا وقتی که چند فصل ازش میگذره، یه مقدار حرفتونو قبول دارم اما به اینم توجه کنید که ادامه دادن سریال نیاز به پتانسیل داره تا وقتی سریال این پتانسیل رو داشته باشه همواره جدید میمونه ولی وقتی دیگه چیز جدیدی برای ارائه نداشت بیمزه و قدیمی میشه
اگه خواستین سریال های زیادی میتونم بهتون معرفی کنم که از نظر مخصوصا شخصیت پردازی عالی و حرفه ای باشه
یکم بیشتر سریال ببینید تا متوجه بشید که واکینگ دد کجاها حرفه ای بوده و کجاها گند زده
با تشکر
حمید - پنج شنبه 11 آبان 1396
دمت گرم آرین
reza - جمعه 12 آبان 1396
غر میخواهید بزنید برید سایت amcاینجا جاش نیست
TheLastOfUs - جمعه 12 آبان 1396
اقا گیم اف ترونز بدترین سریال تاریخ
الان بحث گاته؟! اپیزود گات پخش شده؟!
بحث سر افتضاح بودن این دو قسمته
هیچ جوره ام نمیتونی دلیلو منطق بیاری که این دو قسمت خوب بوده
matin - پنج شنبه 11 آبان 1396
چرا همه از واکینگ دد نا امید شدن :(((((((
حمید - پنج شنبه 11 آبان 1396
اینا همش تلقینه
الکی فاز ناامیدی برداشتن وگرنه سریال داره رو روال خودش خیلی عالی جلو میره
من فقط به این خاطر میبنمش که فقط بفهمم فصل آخر چه بلایی سر ریک میاد ضعف های سریال
((تا حدودی حالا نه کامل ))برام مهم نیست
به نظر من twd بهتر از گات هست
حامد - چهارشنبه 10 آبان 1396
کاش میشد سریال رو تو همین فصل سر و ته ش رو هم میاوردن بابا اسپین آف با فیر نخواستیم
JIKSAW - چهارشنبه 10 آبان 1396
فصل هشتم «مردگان متحرک» (The Walking Dead) اگرچه در همین ابتدا دو اپیزود اکشن تحویلمان داده است (همان چیزی که در طول فصل هفتم برایش لحظهشماری میکردیم)، اما آن را به نحوی انجام داده که به جای اینکه دوباره به سریال امیدوار شویم، از آن ناامیدتر شویم. شخصا هیچوقت فکر نمیکردم بتوانم آیندهی سیاهتری را برای «مردگان متحرک» متصور شوم، اما دو اپیزود ابتدایی فصل هشتم این کار تقریبا غیرممکن را برایم ممکن کرد. مخصوصا اپیزود این هفته. بگذارید بگویم چرا. اپیزود این هفته در ظاهر تقریبا فاقد تمام چیزهای مهمی میشود که به آفتِ جان سریال در فصل هفتم تبدیل شده بود. اول از همه با اپیزودی طرفیم که تقریبا از ابتدا تا پایان اکشن است. حتی بیشتر از اپیزود هفتهی گذشتهی که بخش زیادی از آن به فلشفورواردهای بیمورد و سخنرانیهای حوصلهسربر و مقدمهچینی حمله اختصاص داشت. این اپیزود از همان ابتدا با شلیک گلوله کلید خورد. نکتهی مثبت دوم این است که خوشبختانه خبری از نیگان نیست. خبری از هیچگونه از حرافیهای نیگان نیست. نیگان به چنان کاراکتر مشکلسازی برای سریال تبدیل شده که نبودش قشنگ چند درجه کیفیت سریال را بهطور اتوماتیک بالا میبرد و اپیزود این هفته هم از این موضوع بهره میبرد. مهمتر از همه اگرچه این اپیزود هم از خودبزرگپنداری سازندگان رنج میبرد و باز دوباره از یک روایت سرراست سر باز میزند، اما در مقایسه با اپیزودهای اخیر سریال، به مراتب بیشیله پیلهتر است. به عبارت دیگر همهچیز روی کاغذ خبر از اپیزودی میداد که شاید به جمع بهترینهای تاریخ سریال اضافه نشود، اما حداقل روی کاغذ به نظر میرسید میتواند کاری کند تا برای یک هفته هم که شده طعم یک «مردگان متحرک» خوب را بچشیم.به خاطر همین است که میگویم این اپیزود موفق شد آیندهی سیاهتری را برای این سریال رقم بزند. چون این انتظار در عمل به هیچوجه به حقیقت تبدیل نمیشود. اگر به گذشته برگردیم، یادم میآید فصل هفتم را به خاطر ریتم حلزونی سریال با ناامیدی تمام کردیم. ولی با خودمان گفتیم با شروع فصل هشتم و جنگ تمامعیار بین ریک و نیگان و بازگشت اکشن و دویدن و مبارزه و تیراندازی و کشت و کشتار، سریال بالاخره به ضرباهنگِ سریع خودش برمیگردد. حالا فصل هشتم با سرعت و مقدار اکشنی بیشتر از فصل هفتم آغاز شده است، اما وضعیت هیچ تغییری نکرده است. سریال نه تنها بهتر نشده، بلکه تنها امیدمان را هم زیر چکمههایش له کرد: حتی بازگشت سریال به اپیزودهای اکشنمحور هم نمیتواند تغییری در ضعفهای عمیق این سریال بدهد. یکی از مشکلات افتتاحیهی فصل هشتم که دربارهاش حرف زدم نوع روایت درهمبرهم و گیجکنندهی آن اپیزود به لطف رفت و برگشتهای پرتعداد بین زمان حال و آینده بود. همانطور که این موضوع باعث شده بود تا روایت سرراست اپیزود هفتهی پیش بهطرز بیموردی نامفهوم شود، چنین اتفاقی در رابطه با اپیزود این هفته هم افتاده است. با این تفاوت که اگرچه آنجا فلشفوراردها مشکل بودند، اینجا مشکل داستانگویی شلختهی نویسندگان است.اپیزود با نماهای کلوزآپی از صورت اکثر کاراکترها شروع میشود که در میان دود، نگران به نظر میرسند. بله، باز دوباره سازندگان با خودبزرگبینی سعی میکنند تا «هنری» جلوه کنند. سپس با کله به درون اکشن پرتاب میشویم و بدون هیچگونه مقدمه و توضیحی باید گروههای مختلف کاراکترها را که معلوم نیست در حال انجام چه کاری هستند دنبال کنیم. در واقع با چهار خط داستانی سروکار داریم. اولی مربوط به کارول و پادشاه ازیکیل و گروهشان میشود که در جستجوی کسی هستند که هفتهی گذشته به سمتشان نارنجک پرتاب کرد. دومی خط داستانی مورگان، تارا، عیسی و گروهشان است که ظاهرا میخواهند همان پایگاه ناجیان با دیشهای ماهواره را که گروه ریک در ابتدا بهش حمله کرده بود پس بگیرند. خط داستانی سوم که گیجکنندهترین و بدترینشان هم است مربوط به آرون میشود که گروهش را به منظور هدف خاصی در حمله به یکی دیگر از پایگاههای ناجیان رهبری میکند. در نهایت ریک و دریل هم در جستجوی یافتنِ تفنگهایی هستند که ظاهرا آدرسش را دوایت بهشان داده است. بگذارید با خط داستانی کارول و ازیکیل شروع کنیم که هیچرقمه با عقل جور در نمیآید. این خط داستانی ادامهی کلیفهنگر هفتهی گذشته استاما قضیه این است که شخصا کاملا فراموش کرده بودم خط داستانی کارول و ازیکیل در هفتهی پیش ناتمام به پایان رسید. خط داستانی کارول/ازیکیل در اپیزود قبل طوری به پایان نرسید که ما را در رابطه با سرنوشت آنها در حالت عدم قطعیت قرار بدهد. به خاطر همین است که باید بگویم فراموش کردن نارنجک تقصیر من نیست. یکبار دیگر نماهای پایانی این خط داستانی در اپیزود قبل را مرور کنید. فردی که پشت ماشین مخفی شده است، نارنجک را در فاصلهی دوری از کارول و ازیکیل پرت میکند، افنجار نارنجک شعاع بسیار کوچکی را تحتشعاع قرار میدهد و خلاصه این صحنه طوری به تصویر کشیده میشود که انگار قهرمانانمان خیلی راحت از این ماجرا جان سالم به در میبرند. هیچوقت این سوال برایم ایجاد نشد که چه بلایی سر کارول و بقیه آمد. هیچوقت احساس نکردم که باید این صحنه را به عنوان یک کلیفهنگر برداشت کنم. بنابراین وقتی این اپیزود با بدن ولوشده و خاکگرفتهی کارول و گروهش از روی زمین شروع شد، مدتی طول کشید تا متوجه بشوم که کجا هستیم و اینجا چه کار میکنیم. تازه بعد از آن، این سوال برایم مطرح شد که اصلا چرا نویسندگان تصمیم گرفتهاند تا داستان را از اینجا شروع کنند و چرا اصلا این خط داستانی را در اپیزود هفتهی پیش اینطوری تمام کردند. اما مشکل اصلی این خط داستانی در ادامه میآید. جایی که متوجه میشویم هدفِ گروه دستگیری نارنجکاندازشان، قبل از پیوستن او به نیگان یا دیگر ناجیان است. بله، هدف این است که هرچه زودتر جلوی این یارو را بگیرند.اما اینجا یک تناقض بزرگ وجود دارد. آنها چرا باید جلوی این یارو را بگیرند؟ اگر ریک و بقیه بهطور مخفیانه در حال حمله به ناجیان بودند، آن وقت میشد تصور کرد که چرا آنها نباید بگذارند تا خبر آغاز حمله، به نیگان یا دیگر پایگاههای ناجیان برسد. اگر هدف ریک این بود که پایگاههای نیگان را بدون ایجاد هیچگونه سروصدایی یکییکی حذف کند، آن وقت میشد تصور کرد چرا خبردار شدنِ دیگر پایگاهها نقشههای آنها برای رودست زدن به ناجیان را خراب میکرد. اما ما هماکنون شاهد یک جنگ مخفیانه بین ریک و نیگان نیستیم. بلکه در حال حاضر در یک جنگ کاملا پر سر وصدا و آشکار به سر میبریم که احتمالا تا اینجای کار همهی پایگاههای نیگان از آن آگاه هستند. نه تنها افراد نیگان حتما با بیسیم با هم در ارتباط هستند، بلکه بعد از اتفاقات فینال فصل هفتم، حتما باید نیگان همهی پایگاههایش را در حالت آمادهباش قرار داده باشد. پس ماموریتِ پیدا کردن ناجی فراری قبل از خبر دادن به دیگران اصلا با عقل جور در نمیآید و در نتیجه تلاش قهرمانان برای دستگیری او نیز تعلیقآفرین نیست. مخصوصا با توجه به اینکه ما اصلا چیزی از جغرافیای دنیای «مردگان متحرک» نمیدانیم و در نتیجه نمیدانیم که او چقدر با نزدیکترین پایگاه ناجیان فاصله دارد و دوم هم به خاطر اینکه هیچگونه عجلهای در گروه کارول و ازیکیل برای دستگیری ناجی فراری دیده نمیشود. در عوض جستجوی آنها برای پیدا کردنِ سوژه، بیشتر از تعقیب و گریزی که مرگ و زندگی کاراکترها به آن بستگی دارد، شبیه یک پیادهروی آرام در جنگل بود و بحثهای فلسفی در باب امیدواری است.
اینجا باید به ازیکیل هم اشاره کنم. این اپیزود شاید نیگان نداشت، اما به نظرم ازیکیل خیلی خوب توانسته بود جای خالی نیگان به عنوان یک شخصیتِ اغراقشدهی قلنبهسلنبه را پر کند. فصل گذشته اگرچه عاشق ازیکیل نشدم، اما چندان با کاراکترش هم مشکل نداشتم، اما در حال حاضر او کمکم دارد روی اعصابم میرود. ازیکیل در کنار نیگان و جیدیس (رییس زبالهنشینها)، یکی از آن کاراکترهایی است که حضورش، فضای سریال را بهطرز بدی از واقعیت دور میکند. مخصوصا هروقت دهانش را باز میکند و شکسپیرگونه حرف میزند؛ لحظاتی که تعدادشان کم هم نیست. دلیل اینکه ازیکیل کماکان اینطوری حرف میزند را متوجه نمیشوم. امکان ندارد این بشر دهانش را باز کند و من از اتمسفر سریال به بیرون پرتاب نشوم. هیچ دلیلی برای ادامه دادن اینطوری حرف زدن برای ازیکیل وجود ندارد. اگر میگویید مردمش به خاطر اینکه او قرون وسطایی حرف میزند او را به عنوان پادشاهشان قبول دارند سخت اشتباه میکنید و این عذر بدتر از گناه است. مردم نه به خاطر نحوهی حرف زدن ازیکیل، بلکه به خاطر اینکه او رهبر منصفی است و تنها جامعهی سرپای آخرالزمان را تشکیل داده است دنبالهروی او هستند. «مردگان متحرک» همینطوری سریالی است که در زمینهی دیالوگنویسی تعریفی ندارد و نحوهی حرف زدنِ ازیکیل هم قضیه را بدتر کرده است. خلاصه کل خط داستانی کارول و ازیکیل به همین ماجرا خلاصه شده است. این دو دربارهی اینکه چرا ازیکیل مدام لبخند میزند صحبت میکنند و بعد همگی با هم میزنند زیر لبخند. بعضیوقتها فکر میکنم «مردگان متحرک» میخواهد رابطهی راست و مارتی از «کاراگاه حقیقی» را با کارول و ازیکیل تکرار کند! و البته این وسط جمجمهی یک نفر هم توسط آروارههای یک ببر خرد میشود تا به نظرم کمی ذوق کنیم! فقط سوال است که چرا شیوا بین قربانیهایش فرق میگذارد. این همان ببری است که در فینال فصل هفتم خیلی آرام بهطوری که به کسی بر نخورد روی نیگان پرید، اما اینجا میبینیم که این حیوان در یک چشم به هم زدن، مغز ناجی فراری را در حلقش فرو میکنداین در حالی است که خط زمانی این اپیزود هم در گیجکننده شدن این اپیزود نقش پررنگی دارد. مثلا ما خط داستانی کارول/ازیکیل را درست بعد از اتمام اپیزود اول شروع میکنیم، اما چنین چیزی دربارهی دیگر خطهای داستانی صدق نمیکند. در عوض به نظر میرسد در حالی که خط داستانی کارول/ازیکیل از اپیزود قبل تاکنون سر جایش مانده است، فاصلهی به مراتب زیادی بین پایان اپیزود قبل و خط داستانی دیگر کاراکترها در این اپیزود وجود دارد. مثلا کاملا مشخص است که ریک و دریل به لوکیشن جدیدی سفر کردهاند. اما چرا سریال تلاشی برای توضیح مکان آنها، ماموریتشان و نقشهشان نمیکند؟ چرا در حالی که بقیه یک تیم بزرگ دارند، ریک و دریل تنهایی به این ماموریت رفتهاند؟ معلوم نیست. خردهپیرنگِ مورگان/تارا/عیسی هم از نظر داستانی چیزی برای عرضه نداشت و تکرار همان ماجرایی بود که بارها و بارها در این سریال دیدهایم. باز دوباره کاراکترها بعد از اینکه پنجاه نفر را به رگبار بستند، به دشمن تنهایی برخورد میکنند که ننه من غریبمبازی در میآورد. باز دوباره یکی از قهرمانانمان میخواهد دخل او را بیاورد و باز دوباره یکی دیگر از قهرمانان دلش میسوزد و جلوی او را میگیرد و حرفهایی در زمینهی اینکه تو نباید دنبال انتقام باشی و این تو نیستی بلغور میکند. باز دوباره معلوم میشود که یارو الکی گریه و زاری میکرده است و روی قهرمانانمان اسلحه میکشد تا اینکه خلع سلاح میشود و حتی در این حالت هم آن قهرمانمان که از کشتن آدمها خوشش نمیآید، دشمنش را فقط بیهوش میکند تا نشان دهد که چقدر انساندوست است! این سناریویی که توضیح دادم، یکی از کلیشهایترین و پرتکرارترین سناریوهای داستانی آخرالزمانی، مخصوصا خود همین «مردگان متحرک» است که واقعا نمیدانم نویسندگان کی قصد دارند بیخیالش شوند. آره، با پایان اپیزود و زندانی گرفتن ناجیانی که تسلیم شده بودند موافقم. اما واقعا از دستِ آن لحظات «مردگان متحرک» که دو کاراکتر وسط صحنهای حساس سر کشتن یا نکشتن یک نفر که به خوب بودن یا نبودن او مشکوک هستند جر و بحث میکنند خسته شدهام. اصلا چرا تارا با عیسی بحث میکند و کار طرف را یکسره نمیکند؟! والا نمیدانم.یکی دیگر از چیزهایی که از آن خسته شدهام مورگان است. از خود مورگان نه. از بلاتکلیفی این شخصیت. فراموش کنید آن دورانی که مورگان یکی از جالبترین و مداومترین شخصیتپردازیهای سریال را داشت. حالا به نقطهای رسیدهایم که نویسندگان در لحظه تصمیم میگیرند تا با مورگان چه کار کنند. او در یک اپیزود از کشتن دوری میکند و در اپیزود بعد قتلعام راه میاندازد. دقیقا معلوم نیست هدف سازندگان با این کاراکتر چیست. دیدن مورگان در این اپیزود که بهطرز «مکس پین»واری همینطوری میکشت و جلو میرفت باحال بود، اما سابقهی بلاتکلیفی این شخصیت جلوی لذت بردن از آن را میگرفت. اما شاید عجیبترین و خندهدارترین خردهپیرنگ این اپیزود مربوط به خردهپیرنگِ آرون میشد. خب، این خط داستانی از لحاظ شخصیتی نکتهای ندارد. همهچیز به حملهی آرون به یکی از پایگاههای ناجیان و آتشی که بین مهاجمان و مدافعان رد و بدل میشود خلاصه شده است. این خط داستانی کلا به اکشن خلاصه شده است، اما نباید فراموش کنیم که حتی اکشن هم ریتم و داستان میخواهد و این بخش از اپیزود هیچکدام از اینها را نداشت. خط داستانی آرون یک نمونه از بدترین اکشنهایی بود که در تمام عمرم دیدهام. در این بخش همهچیز به تیراندازی دو گروه از فاصلهی نزدیک به یکدیگر خلاصه شده است.حداقل دیگر خردهپیرنگهای این اپیزود هدفِ نصفه و نیمهای داشتند که هرچند دیر اما بالاخره معلوم میشدند، اما هدف گروه آرون در این بخش، بزرگترین راز این اپیزود هم است. آیا هدفشان این بوده که ناجیان را در گوشهای از ساختمان که راه فرار ندارد گیر بیاندازند؟ آیا هدفشان این بود که تعدادی از آنها را بکشند و اجازه بدهند تا مُردههای تبدیل شده به زامبی، کار بقیه را بسازند؟ آیا هدفشان این است که عقب بیاستند و آنقدر تیراندازی کنند که دشمن را مجبور به تسلیم شدن کنند؟ واقعا هیچچیزی دربارهی این بخش از اپیزود با عقل جور در نمیآید. اساس اکشنِ حرکت رو به جلو است. اساس اکشن درهمتنیدگی عمل و عکسالعملهای متوالی است. اما این اکشن هیچکدام از اینها را ندارد. یک سری کاراکترهای بینام و نشان همینطوری از این سمت میدان نبرد به آن سمت شلیک میکنند، هر از گاهی سرشان را از گوشهی چیزی که پشتش مخفی شدهاند بیرون میآورند و ظاهر نگران به خود میگیرند و بعد سنگرشان را عوض میکنند. با اکشنی طرفیم که وضعیتش از اول اپیزود تا آخر اپیزود تغییری نمیکند. کاراکترها ۴۰ دقیقهی آزگار که فکر میکنم در دنیای سریال خیلی بیشتر باشد فقط به یکدیگر تیراندازی میکنند. آن هم نه شلیکهای تک و توک، بلکه بیوقفه دستشان روی ماشه است و آن را تا ته فشار میدهند و سیلی از گلولهها را به پرواز در میآورند. درست مثل ماجرای تیراندازی به شیشهی پنجرههای پایگاه نیگان، در اینجا هم مسئلهی کمبود گلوله کاملا نادیده گرفته میشود. هر دو طرف نبرد طوری بدون نگرانی از گلوله برای مدت طولانیای به یکدیگر شلیک میکنند که احساس میکردم به جای یک سریال پسا-آخرالزمانی مثلا واقعگرایانه، در حال تماشای پارودی بازیهای Call of Duty هستم. در طول این تیراندازی بیانتها هیچکس خشاب عوض نمیکند. هیچکس با کمبود مهمات روبهرو نمیشود. یکی از ابزارهای ساده برای خلق تنش در صحنههای اکشن، کمبود گلوله است. حتی فیلم و سریالهایی که در یک دنیای آخرالزمانی جریان ندارند هم از این ابزار استفاده میکنند. اما در اینجا ضربان قلب اکشن به هیچوجه بالا و پایین نمیشود، بلکه مثل ضربان قلب مُرده همچون یک خط صاف شروع میشود و به همان شکل به اتمام میرسد.چیزی به اسم کوریوگرافی اکشن وجود ندارد. چیزی به اسم درگیری و اتفاقات غیرمنتظره در حین مبارزه و قرار دادن کاراکترها در مخصمه وجود ندارد. فیلمبرداری هم افتضاح است. موسیقی مثل نفر آخر دوی مارتنی در یک کیلومتر پایانی مسیر، بهطرز دیوانهواری زور میزند تا به اکشنها انرژی و هیجان تزریق کند اما ناموفق است و تنها چیزی که میماند یک موسیقی اعصابخردکن است که با اتفاقات روی تصویر نمیخواند. تقریبا تمام نماهای اکشن به تصویری کلوزآپ از کاراکترها که به خارج از فضای دوربین شلیک میکنند خلاصه شده است. اگر هر دو طرف نبرد از سنگر مستحکمی بهره میبردند میشد تصور کرد که چرا این تیراندازی اینقدر طول میکشد، اما نه تنها میدان نبرد خیلی خیلی محدود است، بلکه افرادِ هر دو طرف نبرد آنقدر در سنگر گرفتن و تغییر موقعیت بد هستند که اگر بدترین تیرانداز هم باشید، خیلی راحت میتوان آنها را نشانه رفت. راستی، صحنهای وجود دارد که آرون و تارا درِ یک گاراژ را باز میکنند تا ناجیان داخلش را بکشند، اما در عوض با یک ناجی در جلوی در و تعدادی دیگر که در عقب گاراژ مخفی شدهاند روبهرو میشوند. قهرمانانمان در فضای باز ایستادهاند و ناجیان موقعیت خوبی برای به رگبار بستن قهرمانانمان دارند. این موقعیت به حدی تابلو است که یک لحظه ترس برم داشت که اگر کسی از عقب گاراژ شلیک کند، کار همه ساخته است. اما نه، ناجیان مذکور آنقدر احمق هستند که تسلیم میشوند. این وسط، بماند که نمیدانم چطور ممکن است دار و دستهی آرون این همه گلوله داشته باشند، اما برای چنین مواقعی حتی یک نارنجک هم نداشته باشند؟! تنها چیزی که از اپیزود دوست داشتم روبهرو شدن ریک با صورتی خونآلود با نوزادی در اتاقی با نقاشیهای حیوانات بود. نتیجه یکی از همان لحظات کلاسیک «مردگان متحرک» در زمینهی به لرزه انداختن تصمیمات اخلاقی کاراکترها بود. حیف که این صحنهی قوی با صحنهی بعدی خراب میشود. بله، اپیزود در حالی به پایان میرسد که ریک با مورالز، پدر همان خانوادهی مکزیکی که در فصل اول نقش بسیار فراموششدنی و کوتاهی داشتند روبهرو میشود که ظاهرا به یکی از آدمهای نیگان تبدیل شده است! اینم از شوک این هفته! هورا، «مردگان متحرک» با بازگرداندن بیاهمیتترین کاراکتر فصل اول به سریال، اولین قدمهایش را برای بازگشت به روزهای خوب گذشته برمیدارد!
منبع زومجی
واکینگی - پنج شنبه 11 آبان 1396
ناموسن طومار نوشتی کی حوصلش میگیره بخونه این همه رو
بهار - پنج شنبه 11 آبان 1396
این نقد بسیار عالی و حرفه ای بودواقعا لذت بردم
ای کاش خود دست اندرکاران سایت هم گاهی نقدای سینمایی هم خوب و هم بد میزاشتن
پویا - پنج شنبه 11 آبان 1396
در یک کلام مذخرف ترین اپیزود این سریال تاحالا بود. خواست مزد صبر بیننده هاشو بده ولی قشنگ رید.
به هیچ عنوان در حد یک سریال درجه سه هم نبود.
yoosef - پنج شنبه 11 آبان 1396
آفرین بر قلم شما….خیلی خواندنی… ان مکس پین رو هم راجع مورگان خوب اومدی منم همین احساس رو داشتم. به نظر سایت اگر از قلم و نظر افرادی مثل شما در مطالبش استفاده کنه خیلی خوبه و باعث میشه تو مقالات سایت نظرات مثبت و متفی رو بخونیم.
25mehran25 - پنج شنبه 11 آبان 1396
خیلی بده که نوشته رضا حاج محمدی منتقد سایت زومجی و به اسم خودت اینجا کپی میکنی اصلا کارت درست نیست رفیق
خسرو - دوشنبه 15 آبان 1396
ایراد هایی شما طرفداران گات از فصل ۱ تا حالا گرفتین و میگیرید:فصل ۱ چطور ریک بعد از سه ماه زنده موند?فصل ۲ چطور سوفیا این قدر زود فسیل شد?فصل ۳ چرا فرماندار این قدر درازه?میشون چرا دختر فرماندار رو کشت? میشون چه جوری فرماندار رو ناقض کرد و شکست داد?فصل ۴ چرا شمشیر فرماندار سر هرشل رو قطع نکرد شمشیر میشون کند شده? اگه فرماندار زندان رو می خواست چرا زندان رو بکوند?فصل ۵ چرا باب به ساشا نگفت زامبی گاز ش گرفته?فصل ۶ چرا گلن رو نکشتن ? چرا دریل اینجوری شد? فصل ۷ چرا دریل به نگان مشتزد?چرا تیر روزیتا به لوسیل خورد? چرا اهو اینجوری بود ? چرا ببر اون جوری بود?فصل هشت چرا به شیشه ها شلیک می کردن ارتش نگان کجاست? چرا زره کینگدامی ها از جنس لاک واقعا خسته نباشید بااین ایراد های مزخرفترون در ضمن خانم بهار شما هم بهتره به جای ایشون از اقای حاج محمدی به خاطر اینم تن کوبنده تشکر کنید که تو کار کوبیدن سریاله
والاس - چهارشنبه 10 آبان 1396
راست میگه جون هرکی دوس داری زنگ پس زمینه سایتو عوض کن.وقتی میخونیم سردرد میشیم
reza - چهارشنبه 10 آبان 1396
بچه ها بیایید بریم سایت زومجی صفحه رضا حاج محمدی و بهش فوش بدیم ،این نادان معلومه مشکل روانی داره ،سریال مردگان رو همیشه می کوبه انگار اصلا سریال خوبی نداره ،یک منتقد خوب هم بدی رو میگه هم خوبی،طرف یک گات فن احمقه
بهار - پنج شنبه 11 آبان 1396
شما از همونایی هستی که آدم جمع میکنی برن زیر پستا مردم فوش بنویسن چون خوششون نیومده:))
خب چرا بجای این کارا خیلی منطقی و تحلیلی دفاع نمیکنید از سریال!!
reza - پنج شنبه 11 آبان 1396
بهار اولا ادب داشته باش ،دوما حتما تو هم یه گات فنی که ازش دفاع میکنی ،سوما من هیچ وقت از این حرفا نزدم ،این دفعه هم بخاطر اینه که به سریال من توهین شده توسط یه روانی که تو زومجی هست
بهار - پنج شنبه 11 آبان 1396
من که خیلی مودبانه حرف زدم چیزی نگفتم که شما میخوای بری فوش بدی!!
من هم گات رو دیدم و طرفدارشم هم واکینگ دد دیدم هم خیلی سریال دیگه و طرفدار اونام هستم چه ربطی داره!!
کسی به سریال مورد علاقت توهین کرد بازم دلیل نمیشه برین فوش بدین بعد آبرو ما رم به عنوان فن واکینگ دد ببرین:|
حرف و نقدتون رو منطقی بزنید خب!!
TheLastOfUs - جمعه 12 آبان 1396
نقد های فصل سه از ایشون رو بخون ببین چقدر فرق داره همش تعریف کرده از سریال
اما الان ادم کور و کر هم متوجه میشه این سریال خراب شده!
چجوری سریال میبینید که از ضعفا به چشمتون نمیاد !!
خب طبیعیه سر درنمیارید از داستان
TheLastOfUs - جمعه 12 آبان 1396
خودت یک شخص رو نادان و احمق خطاب میکنی چرا چون اون با سلیقه ی خودش نقد کرده
بعد این خانم بدون توهین جواب داد میگی ادب داشته باش!!!!
حاج محمدی کلا سکانس به سکانس سریال رو برسی کرده و خب پر از مشکل بوده سریال
تعریف اپیزود با نقد و برسی فرق داره
خسرو - دوشنبه 15 آبان 1396
والا تو همون نقد های فصل ها ی ۱ ، ۲، ۳ و ۴ هم که توبازی نما با سعید زعفرانی می نوشت همش سعی داشت سریال رو بکوب خراب شدن سریال هم خوب بیشتر سریال ها بعد از کذشت چندین فصل افت میکنند مثلا فرار از زندان فصل ۵ از تعداد مخاطبین ۱۰ میلیون نفر فصل اول رسیده به دو میلیون چرا وقتی میخواد فرار از زندان رو نقد کنه اینقدر نمی کوبتش?چرا چون از مردگان متحرک متنفره چرا شما گات فن ها روی کاهش مخاطب واکینگ دد فعالیت دارید ولی به کاهش مخاطب سریال های دیگه هیچ توجهی ندارین اگر هم خیلی نقد های اون رو قبول دارید برای چی میاید اینجا اعصاب ما رو خراب میکنید?
Arash - چهارشنبه 10 آبان 1396
تورو خدا رنگ زمینه سایت رو عوض کنید.
پنج دقیقه که نوشته ها رو می خونیم تا نیم ساعت همه جا رو راه راه می بینیم.
Ramtin - چهارشنبه 10 آبان 1396
واقعا خوب بود ولی این پارت شاه ازیکیل یکم مثل فیلم هندیاس
AmirReza - چهارشنبه 10 آبان 1396
اونجا که نشون میده مورگان نمرده و کنار اون جسده هست جنازه کناریش پلک میزنه :| این چه وعضیه آخیه؟!؟!؟!
Dean Winchester - چهارشنبه 10 آبان 1396
داداش خب پلک میزد یعنی هنوز زنده بود
درک و تشخیص این موضوع خیلی سخته؟
محمدرضا - چهارشنبه 10 آبان 1396
به نظر من سریال از فصل ۷ خیلی چیز هارو مبهم گذاشته
مثلا یک پارت از فصل هفت قسمت نمیدونم چند
وقتی که ریک میره دنبال غذا و مهمات برای نیگان یک نفر رو از پشت نشون میده که داره ریک رو از دور نگاه میکنه ولی معلوم نشده اون کی بوده…
یا اون یارو سیاه پوسته که با تارا رفته بود مرده یا زندس
یا فصل اول یک گروه توی شهر میبینن اونا با نیگان در ارتباطن یا نه؟
اصن نیگان از کجا اومده؟ یا مثلا وعده ی پرنسس که قبل از شروع فصل داده شده بود چی شد؟ اصن اضافه میشه یا نه؟
هنوز اون زنیکه احمق که به ریک خیانت کرد رو نشون نداده اونا چی شدن؟ خیلی از هوادارا دوست دارن اونا بمیرن
امیدوارم اینا مشخص بشن
برگشت مورالیس جذاب ترین اتفاق این قسمت بود.
پارت های رو اعصابی که نشون میدهد از ریک و دریل هم قشنگ بودن فقط خدا کنه دوباره لوسیل دست به کار نشه
اگه دریل از سریال حذف شه کدوماتون ادامه سریالو میبینید؟ :-)
شاهرخ - چهارشنبه 10 آبان 1396
اون سیاه پوسته که داره تو یه فیلم دیگه بازی میکنه فعلا نمیاد
اون گروه تو فصل اولم یه صحنه ی حذف شده بود نشون میداد همه توسط واکرا خورده شدن
بقیه رو هم صبر کن خوب تازه ۲ قسمت از ۱۶ قسمت اومده مثل بعضی سریالا ۷ ۶ قسمت نمیدن که تازه ۲ ۳ تاشم کلا لو بره
خسرو - چهارشنبه 10 آبان 1396
این قسمت به نظر من عالی بود باور کنید بقیه اپیزود ها اگر در همین سطح باشند دیگه هیچ ایرادی از سریال نمی گیرم
Hasti - سه شنبه 9 آبان 1396
یادتونه روزیکه مورالس ازریک جداشدچی گفت?گفت میرم پیش اقوامم.نکنه نگان فامیلشه .وااااای نکنه داداش یاپسرعموی نیگان باشه?حالا بگردید پرتقال فروش وپیداکنید…دوستان گرامی بعضیاتون دیگه بدجوررومخ میدویید..هرقسمت که پخش میشه میایدمیگید این چراچشمش ومالوند اون چرا خوابید اون چرا خواب دید .دیگه دارید لوث میکنید معنی کلمه انتقادو.حالا یه قسمت بدباشه منتقدمیشیدمیگیم راست میگه .ولی دیگه بعضیا گندش ودرآواردن و هی الکی میان انتقادمیکنن مثل بهارخانم.بعضیام که تابلو فن گات هستن میخوان بکوبن سریال و.برااون دسته دوستان گاتی عرض میکنم منم طرفدارگات هستم ولی twdکجاوgotکجا.خدایی از۷فصل گات که منم دوسش دارم شایدبشه ۱۶قسمت دوس داشتنی درآوارد ولی واکینگ ازصدقسمتش نودقسمت دوس داشتنی درمیاد خودتونم میدونید قابل قیاس نیستن پس کم رو اعصابه ما رژه برید. یه لایک گنده براtwd
محمدرضا - چهارشنبه 10 آبان 1396
فاصل اخر گات از همه فصلاش یا بهتره بگم از همه فصل های هر فیلمی بهتر بود
البته گات هزینه بیشتری براش شده پس باید بهتر هم باشه واکینگ با همین هزینه کمش بهتریین سریاله اگه سه فصل وسطش خرابش نمیکرد تو آی ام دی بی هم امتیازش بالای ۹بود حیف شد
بهار - چهارشنبه 10 آبان 1396
من برام جالبه که هنوز با مقوله ای به اسم نقد اپیزود آشنایی ای ندارید!! هر فیلمی ابعاد مختلفی داره که ممکنه هر کدومش دچار مشکل بشه و فیلم رو ضعیف کنه!! منم هر بار هر کدوم به نظرم ضعیف بوده اومدم گفتم!!
در مورد گات هم بگم که منم گات رو دیدم و طرفدارش هستم اما چه ربطی دارن آخه به هم این دوتا سریال !!
ولی خب اگه شما مایلین که ربطش بدید مخصوصا که گفتید اپیزود خوب کم داشته گات نسبت به واکینگ دد فقط باید بگم برید ریت و ویویو های اپیزود های آخر واکینگ دد رو ببینید تا متوجه بشین که تمام منتقد ها از ضعیف شدن سریال حرف میزنن نه فقط من!! و به جاش برید ریویو های گات رو هم ببینین گات اپیزود ۹٫۹ داره تو ای ام دی بی در حالی که بهترین اپیزود واکینگ دد تا حالا تونسته ۹٫۶ بگیره!! البته برا من این ریتا مهم نیست و بازم میگم دو سریال رو نباید مقایسه کرد اما صرفا محض اطلاع شما که مقایسه کردید گفتم
Saeid - سه شنبه 9 آبان 1396
باسلام خدمت عزیزای دلم …داشتم s5e11ومیدیم دیدم که چقدر قدرتمندساخته شده اون صحنه ای که ۴تایی توماشینن و دارن میرن بسمت الکساندریایی که مبهمه شبه یهو یه گله زامبی جلوشون ظاهرمیشه و دوربین حالت عنکبوتی میگیره واززاویه بالا یه خروارزامبی ونشون میده که ماشین داره میپوکونه اینارو و ردمیشه ازروشون تاجاییکه خون انقدر زیادمیشه که ندیدن باعث ایست میشه . این صحنه فضای آخررمانی وعالی به روایت درمیاره واکینگ دد باید تلفیقی ازژانرترس اکشن ودرام باشه .بایدمحدودیت غذا مهمات توش به طور وضوح به چشم بیاد تو۵فصل این اصل به نحوه عالی به تصویرکشیده شد تا رسیدیم به بهشتی بنام الکساندریا که ازاونجا به بعد تاحدودی این محدودیتها کمرنگ شد من عاشقانه سریال و دنبال میکنم و فکرمیکنم نامبروان سریالای. ولی ازفصل۷ بجزاپیزود اول ترس وفضای قحطی توسریال به چشم نمیاد فضای سریال و بسمتی بردن که ازاصل خودش دورشده ای کاش برگردن به اصل سریال وتوجنگ بانیگان برا تک تک مهماتشون ارزش قائل بشن وبرنامه داشته باشن جوری که نمودکنه ازکمبود مهمات رنج میبرن جوری بشه که بی آبی و کمبود اغذیه به چشم بیاد این ایرادی بودکه من ازسریال مورد علاقم میگیرم ولی درجواب یسری دوستان s8e2یکی ازبهترین جلوه های تصویری این ژانرو داشت اگه شما خودت وآشنا میدونی بااین فضا باید یه فلش بک بزنی به سری رزیدنت اویل که twdاز این فضااومده والهام گرفته واینکه درها بازشه وناگهان به شخصیتها شلیک شه یا تو راهرو راه بری و چندنفرو به فنابدی ازاصولهای این فضاس پس اگه سریال اینکارو میکنه داره این نوید ومیده که میخواد به اصل خودش نزدیک بشه اگه ایرادبگیری باید بری جلوبوق بزنی. قصه این فصل قصه جذابیه و من بیننده رو امیدوارمیکنه به قسمتهای آتی . ایشالا این شاهکارamcبرگرده به اصل خودش. پرچم twdبالا
yoosef - پنج شنبه 11 آبان 1396
درسته کاملا…شما پوستری که الان رو سایت گذاشتن رو ببین بیشتر به آدم حس فیلمهای ابر قهرمانی رو میده تا واکینگ دد. چرا این اشتباه رو کردن سازندگان نمیدونم.
mrtbe - سه شنبه 9 آبان 1396
اقا این رابرتم دیگه گندشو دراورده مردک عقده ای انگار باید همرو بکشه اون دوتا بنده خداهایی که با مورگان بودن چرا کشت اینارو میکشه بعد به نیم فصل و اخر فصل که میرسه یکی مثل گلن و ابراهام و میکشه خب اینارو اون موقع فدا کن
مگی - سه شنبه 9 آبان 1396
این قسمت عااااااااالی عااااالی بود.پادشاه و خنده هاش همه رو امیدوار تر میکنه.دوس دارم خندیدنشو.امیدوارم همیشه بزن و بکوب و هیجان و ترس باشه.مثل سریالای عادی نباشه مثل وسطای فصل پنج که فقط مکالمه بود نباشه.
reza - سه شنبه 9 آبان 1396
متاسفانه بعضی ها مثل شما حتی درک صحیحی از سریالم ندارن،فصل پنج زیاد حر ف زدن چون تو راهن ،چون اواره شدن ،شما ها حتی درک فضای اخر الزمانی رو هم ندارید.حیف مریضم وگرنه از خدام بود دنیا این طوری بشه ،دیگه پول اهمیت نداشت
علی - چهارشنبه 10 آبان 1396
چرا ما بلد نسیتیم رسمی و با رعایت ادب و احترام نقد کنیم و نظر بدیم؟
یکی میاد میگه سریال مزخرف شده و دیگه به درد نمیخوره ، یکی دیگه میاد میگه نقد نکن چون هیچی حالیت نیست و درک نداری….
یکم به همدیگه احترام بذاریم ، حرفی که با احترام متقابل زده بشه ، تأثیرشم بیشتره…
اگه حق با شماست ، دلیلی نداره توهین کنید !
اگه حق با شما نیست ، حق ندارید توهین کنید !
مگی - چهارشنبه 10 آبان 1396
خب همه یه نظری دارن که منم نظر خودمو گفتم.حرفای هرکس نشان دهنده شخصیت خودشه.
علی - پنج شنبه 11 آبان 1396
مگی عزیز ، منظور بنده به داداش رضا بود نه شما…
alireza - سه شنبه 9 آبان 1396
با عرض سلام به تمام دوستان.اول اینکه بگم که دوستانی که نظر منفی میزارن توجه داشته باشن.که کسانی این سریال میسازند.سالها در عرصه فیلم و سریال کار میکنن و تجربه بسیار در فیلم سازی دارن و هر بیشتر سعی در بهتر شدن سریال دارن.دوم اینکه این سریال در تمام دنیا پخش میشه و طرفدار داره و اینکه فقط این نیست که ما ایرانها نگاه میکنیم و ما فقط بگیم بد یا خوب است.لطفا توجه داشته باشید.که سریال های زیادی در دنیا ساخته میشن.کمتری سریال توانی جذب بینندگان میلیونی دارن.سوم من خودم به شخص انتقاد به جا پسندیده میدونم.البته بهتر کسانی که واقعا میخوان انتقاد برای بهتر شدن سریال کن برن توی سایت های یا شبکه اجتماعی که برای سازندگان سریال هست نظر بنویسن…
من خودم سریال مردگان متحرک از فصل دوم که در حال پخش بود شروع کردم به دیدن.به نظر بنده درسته نمیشه گفت بهترین سریال تاریخ جهان است.ولی این هم بی انصافی است که نگیم یکی از بهترین سریال های در حال پخش در دنیا است.باید توجه داشت.که داستان سریال به خوبی نوشته شده است.برعکس دیگر فیلم یا سریال های مشابه که داستان فیلم نه چندان جالبی دارن و بیشتر به صحنه های اکشن.یا کشتن میگذارن.ولی در سریال مردگان متحرک به غیر کشتن و جنگیدن به رابطه ها بین چند دوست یا گروه از مردم توجه شده.در سریال مردگان احساس عشق و دوست شدن در این. دنیای که پره از مردگانی سرد و بی احساس است.گرمی خاصی به دل بیننده میده و در آخر سریال مردگان متحرک نمیشه سریال مثل کات یا دیگر سریال های غیر مشابه مقایسه کرد.بلکه هر کدام در زمان و دنیایی جدا هستن.شاید بشود از نظر شخصی بگیم کدام بهتر است.به نظر بنده سریال در طول پخش بعضی جا به اوج خودش رسید و در بعضی جا های داستان کند پیش رفت.البته این قضیه در تمام سریال های بلند دنیا است…فصل هشت شروع خوبی داشت و در قسمت دوم هم سریال به خوبی پیش رفت.البته بازم هم کاستی های بود.ولی در کل آغاز خوبی بود.باید دیده در اینده هم سریال میتواند این روند حفظ کنه.ممنون از این که نظر بنده مطالعه کردین.و تشکر خاص از دوستانی که این سایت و کانل را اداره میکنن.
nima - سه شنبه 9 آبان 1396
این قسمت عالی بود در مقایسه باقسمت یک که به قدری ضعیف بود تعجب بر انگیز بود همه چی خوبه فقط این شخصیت کینگ خیلی بیخودیه واقعا در حد این سریال نیست دیالوگا ضعیف بازی ضعیف انگاری به مسخره گرفته سریالو ایکاش زودتر حذف شه
Mahdi - سه شنبه 9 آبان 1396
از نظر من عالی بود امیدوارم همین طوری پیش برن
فقط مکالمه پادشاه و کارول حوصله سر بر بود ردش کردم
yoosef - سه شنبه 9 آبان 1396
عاقا کار نگان دیگه ساختس فاتحش رو باید خوند…. چون که مورگان رفت رو Killing mode
سریالم دیگه اون مزه قدیمی رو نداره. ولی باز واکینگ دده و میبینیم و لذت میبریم. احساس میکنم قصد کشتن ریک تو سریال هستش. شخصا حمایت میکنم از کشته شدن شخصیتها حتی اصلیها ولی اگر ریک بره هیچ جایگزینی براش نیست. باید ببینیم چه فکری کردن.
این AMC هم خسیسه انصافا. پربیننده ترین سریال چند سال اخیر یکم نمیخواد بیشتر خرج کنه براش. چرا اصلا تو این هشت فصل یه بارم ما زمستون و برف ندیدم؟؟؟ میدونیم خیلی سخته ولی از راه هایی که خوب میشه سریال رو نسبت به قبل متفاوت کرد. امیدوارم فصلهای بعد زمستان رو ببینیم. زامبیهای یخ زده….
محمد - سه شنبه 9 آبان 1396
عالی بود این قسمت مخصوصا اونجایی که میخواستن همگی با هم وارد اتاقها بشن نفسم بند اومد تا علا مت دادن
به شخصه از کشت و کشتار مورگان با این که اغراق آمیز بود خوشم اومد یاد فیلم دووم افتادم اگه مثل اون فیلم از دید اول شخص بود که دیگه حرف نداشت
یکی نیست به نویسنده و کارگردان بگه دست از سر مورگان بیچاره بردارید بابا دهنش آسفالت شده دلم به حالش سوخت
یکی هم نیست به اونایی که یه ذره صبر نداشتن قسمت قبل میگفتن ارتش نگان کو بگه این آدماش حالا چرا پیداشون نیس
TheLastOfUs - سه شنبه 9 آبان 1396
ریک تو جایی از خونه ی نگان یه نوزاد پیدا میکنه که خواب بود
یعنی ریک به نوزاد اهمیت نداد؟! چرا بچه رو نخواست ببره !! چطور دلش اومد همونجا ولش کنه!
یعنی اون سکانس ماتو مبهوت شدم و فقط منتظر بودم ریک اسلحه رو سمت بچه بگیره و ماشه رو بکشه تا نفرتم اون لحظه از ریک کامل بشه! واقعا عجیب بود
reza - سه شنبه 9 آبان 1396
ریک میخواست پایگاه رو کامل بگرده،تا دشمنی نباشه بعد بچه رو ببره ،در جواب بهار هم ببین دختر خوب نه من کارگردان هستم نه مدیر سایت هست. که غرمیزنید. جواب the Last of us هم بگم که من چند ساله سریالو میبینم وخودمم از ضعف سریال واقفم،اما مشکل شما اینه که سریال رو با گات مقایسه میکنی انتظار داری سریال هم مثل گات پر از تخیلات اژده ها سواری و ،،،وصحنه های کثیف جنسی تبدیل بشه ،کسی که عاشق سریاله غر نمیزنه ،کسی که غر میزنه یک نادان فن باز گاته.
TheLastOfUs - جمعه 12 آبان 1396
بازم ممنون که یاداوری کردی
چرا دروغ میزنی من کی این سریالو با گات مقایسه کردم؟ حتی یکبارم نگفتم این باید مثل اون باشه چون سبکشون جداست و همیشه مخالف مقایسه این دو سریال بودم، جالبه بجز خودتون هیچکس اسم گات رو نمیاره و مقایسه نمیکنه بجز طرفداران و د
اولا من مثل شما فن بوی نیستم، سریال تیم فوتبال نیست که طرفداری بشه! ولی دوستدار این دو سریالم و در حال حاضر گات از نظر کیفیت فنی و داستانی خیلی فاصله داره حالا شما کلی ایراد بچسبون به سریال روی تجربه ی من تاثیری نداره، انتقاد کردن از واکینگ دد هم تاثیری نداره رو سریال و میدونیم سریال برای کل دنیا ساخته میشه اما این حقو داریم که نظر منفی یا مثبت مونو بدیم، شما بجای اینکه به کامنتای منتقدا گیر بدی برو دعا کن سریال بهتر بشه تا ما ایراد پیدا نکنیم تا اخر سریالم میبینیم چون دوست داریم بدونیم اخرش چی میشه و اگه مشکل داشت انتقاد میکنیم، سعی کن بهش عادت کنی ?
TheLastOfUs - جمعه 12 آبان 1396
خیالی نیست توهین کنی اما چطور اینجور کامنتا تایید میشه?
مرتضی - سه شنبه 9 آبان 1396
واقعا روزرب روز سریال جذابتر میشه.من ک حسابی حال کردم
من فک میکنم قسمت بعد مرور میشه ب خاطرات گلن و مگی
و فک کنم یوجین سلاح میکروبی ساخته که علیه گرایمزها استفاده کنه.واکری که تو جنگل بدست جری کشته شد مشکوک میزد.باید بگم که خیلی مسخرس یه کاراکتر از قسمت ۵ نباشه و تو قسمت ۱۰۲ بیاد و مثلا ما رو سوپرایز کنه.از وقتی که آبراهام و گلن مردند سریال از شور افتاده.واقعا جاشون خالیه.مخصوصا آبراهام با همه کله شقیاش و شجاعت فوق العادش.در کل عاشق شخصیت ریک هستم
حمید - سه شنبه 9 آبان 1396
داداش اتفاقه دیگه همین
دو نفر که به پست هم میخورن که مسخره نیست الان تو رفیقتو یهویی بعد از چندین سال حالا یهویی همینجوری ببینی میگی مسخرس
معلومه که نیست
ایمان - سه شنبه 9 آبان 1396
ابراهام خیلی حیف شد عاشق بدن ورزشی و شجاعتش بودم
محمدرضا - چهارشنبه 10 آبان 1396
من اول دریل رو دوست داشتم بعد ابراهام واقعا حیف شد:-(
مسعود - سه شنبه 9 آبان 1396
مدت ها بود قسمت به این توپی ندیده بودیم
علی(قدیم) - سه شنبه 9 آبان 1396
حق با کیست نگان یا ریک و کدام جانی تر هستند؟
سلام. همونطور که قابل پیش بینی بود و تو تاپیک “ظفر نزدیک است و …” گفته بودم از این قسمت چالش ها و مشکلات این نبرد برای گروه ریک سخت تر میشه و این قسمت به مراتب بهتر از قسمت قبل بود و کم کم این نبرد باید به شان قهرمان منفی نزدیک تر بشه و جزئیات حمله ها و ساختار دفاعی گروه نگان قوی تر نشن داده شد و امیدواریم در قسمت های بعد هنوز هم قوی تر و منطقی تر باشه چون نگان تشکیلات گسترده ای داره و از یک تشکیلات گسترده انتظار ساختار دفاعی و منسجمی میره.( با عرض معذرت ببخشید شاید با ادبیات تند مینویسم ولی چون مخالف زیاده روی و به اصطلاح “فن بوی” بازی هستم این اصطلاح رو در متنم بارها تکرار کردم و معتقدم اتفاقا این فن بوی های عزیز بر خلاف ادعایشان لذت کمتری از سریال میبرند و سعی من در نشان دادن ضعف نگاه این مدل طرفداریست و نه چیز دیگر…)
این قسمت نور امیدی به بازگشت سریال بود اما نه به دلیلی که در اول گفتم و دلیل اصلی این امید بازگشتن به متن قوی سریالی هستش که منتظرش بودیم. این رشته قوی رو که در این سریال کمرنگ شده بود و باعث اسیب جدی به سریال شد رو توضیح میدم اگه بتونم چون توضیحش سخته. یک رشته قوی در فیلمنامه نویسی و سریال نویسی هستش که وقتی مخاطب به جایی میرسه که درهم آمیزی شخصیت ها بگونه ای صورت میگیره که برای یک ذهن بیطرف (یعنی کسی که به اصطلاح فن بوی نیست و نگاه منطقی داره و کورکورانه عاشق شخصیت های اصلی سریال نیستش، یکی از بارزترین نشانه های فن بوی ها اینه که وقتی نقد سریال میبینن میگن میخوای نبین ، میخوای بگم فلان سریال دیگه فلان مشکل داره میخوای نبین…! ) تشخیص حق و باطل و تشخیص گروه خوب و بد و یا تشخیص ایدئولوژی درست تشخیص تفکر و آرمان درست سخت میشه و یا به تفکر یا گروه یا ایدئولوژی که فکر میکرده درسته شک میکنه. نمونه بارزش فیلم هایی هستند که مخاطب رو همراه میکنن و بعد اخر فیلم معلوم میشه همون شخص اول داستانی که ما فکر میکردیم کار درست و ادم خوبه هستش درواقع آدم بده ماجراست و نمونه این فیلم ها زیاد هستش. منظورم از این متن این نبود بگم این روند میخواد در این سریال هم نتیجه بشه ولی حداقل برای یک شخص منطقی و ذهن بیطرف این در هم امیختگی در این قسمت صورت گرفت. نمونه قشنگ این درهم امیختگی در اوایل سریال مثلث عشقی لوری ، ریک و شین بود. هم شین رو دوست داشتیم و هم لوری رو و هم ریک. لوری زن ریک بود و فکر کرده بود ریک مرده و شین از او مراقبت کرده بود و چون فکر کرده بود ریک مرده با زنش ارتباط برقرار کرده بود و عاشقش شده بود و لوری هم به هوای مرده بودن ریک این ارتباط رو اغاز کرده بود تا سرو کله ریک پیدا شده و لوری الان متغلق به ریکه ولی نمیتونه خاطرات بودن با شین رو فراموش کنه و شین از یه طرف بهترین دوستش ریک روبروشه از یه طرف زنی که عاشقشه اونم توی دنیایی که دیگه کلا شاید هیچ زن مناسبی برای شین گیر نیاد. از یه طرف ریک متوجه این رابطه هست ولی نمیتونه برخورد محکم کنه و از درون داره خورد میشه و … میبینید دوستان همه این ۳ کاراکتر حق دارند و از دید هر کدوم نگاه کنیم میتونیم حق رو بهشون بدیم (البته فن بوی های محترم این مساله رو درک نمیکنند و چون ریک شخصیت اصلیه میگن نه فقط ریک ریک ریک) ولی برای یک ذهن منطقی بیطرف یک درهم امیختگی بین خوب و بد و بین درست و غلط تشکیل میشه که شناور هستش و وزن حق دادن به کاراکترها در جریانات مختلف کم و زیاد میشه مثلا اول میگه خوب شین دیگه باید کنار بکشه و با هزار زخمت که شین کنار میکشه لوری با ریک دعوا میشه و به شین که به زور بالاخره خودش رو متقاعد کرده لوری مال اون نیست چراغ سبز نشون میده و شیک قاتی میکنه و جریاناتی پیش میاد که باعث مرگش میشه و در اخر ماجرا وزن منفی لوری حتی بیشتر از شین میشه. ولی هنوزم نمیشه دقیقا تصمیم گرفت و با وجود اینکه مثلا من طرفدار ریک بودم ولی یه طورایی دلم هم برای شین میسوخت و نمیخواستم بلایی سرش بیاد و این درهم امیختگی همه چیز رو خاکستری میکنه و باعث قوت متن سریال میشه.شبیه این جریان در بازی فصل سوم مردگان متحرک”نیو فورنیچر” هم به قشنگی تموم نشون داده شد و در حالی که فکرمیکردم این موضوع سوخته ولی باز هم دیدم چقدر میتونه جذاب باشه و نویسنده فصل ۳ این بازی رو تحسین کردم.
این درهم امیختگی در واکینگ دد کمرنگ شده بود و همچنین در فیر د واکینگ دد و دوباره همت نویسندگان در پیچیده کردن ماجرا کار رو جالب تر داره میکنه. این روند رو در اخر فصل فیر دیدیم و حالا در قسمت ۲ فصل ۸ تلاش نویسنده برای نشون دادن این در هم امیختگی به وضوح نشون داده میشه (البته برای یک فن بوی اصلا چنین چیزی مطرح نیست و اون فقط حق مسلم رو به شخص اول میده و هیچ شکی نمیکنه و البته از اینهمه تلاش نویسنده هم در این بعد لذتی نخواهد برد). در این قسمت نویسنده در جاهای مختلف با مکالمات و صحنه های مختلف این درهم امیختگی رو سعی داشت نشون بده از موارد اوجش میشه به بحث و جدل مسیح با خانم عینک قشنگ در کشتن یا نکشتن گروگان اشاره کرد و به زیبایی ماجرای مورگان رو با آن گره زد. مورگان قبلا هم به صورت رفت و برگشتی بین دو فلسفه تحت تاثیر افرادی که اطرافش بودند در رفت و برگشت بوده و الحق یا صفر بوده یا ۱۰۰ یا روممی روم یا زنگی زنگ یا قاتل بالفطره یا کسی که حاضر به هیچ قتلی نیست تا جایی که سر و صدای همه تماشاگرا رو در میاره که این قاتی داره چرا نمیکشه… اگر تلاش نویسنده در نشان دادن این درهم امیختگی در مکالمات مسیح و خانم عینک قشنگ نشون داده میشه در مورد مورگان نیازی به ۲ نفر نیست چون مورگان هم صفر بوده و هم صد و کافی است مکالمات ذهنی خودش رو با خودش مرور کنه، مورگان صلح طلب و مورگان جانی و جالبی و زیبایی ماجرا اینجاست که تماشاگر منطقی و ذهن بی طرف میتونه به هر دو جنبه ماجرا حق بده و نه حالا حق ۵۰ به ۵۰ ولی حداقل هر دو دیدگاه رو قابل توجیه و منطقی میدونه و درک میکنه و همزمان در ذهن خودش هم این جدل در ادامه هست. هرچقدر این در هم امیختگی بیشتر متن قوی تر از این نظر هستش. کار به جایی میکشه که نویسنده برای نشون دادن اوج تعارض این دو ماجرا شاید زیادی اغراق میکنه و وقتی مورگان بعد از وقتی که ما فکر کردیم شاید مرده باشه از جا برمیخیزه و آن غول قاتل بیدار شده و برگشته به فلسفه قدیمی شروع میکنه به راه رفتن و شلیک کردن و از در و دیوار ادم مرده میریزه پایین و حتی تیر رو به زمین هم میزنه و وارد نشده به اتاق تیر میزنه و جسدمیوفته زمین! شاید نباید در نشان دادن این بخش اغراق میکرد نویسنده ولی از معدود اغراق هایی هستش که در راستای نشان دادن یک گره زیبای متن نویسندگی هستش و من لذت بردم وقتی اخرش رو دیدم وقتی مورگان از راهرو تاریک بیرون آمد و نور چشمانش رو زد و میدونید که این نور عمدی هستش( و البته نیاز به نگاه دقیق تری دارد) و فلسفه قاتل بودن از راهرو تاریک با صحنه ی نور افتاب که استعاره از فلسفه نورانی که از زبان مسیح بیان و اجرا شده است مواجه میشود و شوکی که به او وارد میشود در برخورد مجدد با این تفکر و احساس گناه عمیقی که شاید به زبان نیاورد ولی از چهره اش مشخص است و باز هم زیبایی متن در اینجاست که هر دو نگاه میتواند منطقی باشد و شاید قاتل زنجیره ای بودن و کشتن قبل از پرسیدن از نظر خیلی ها در این دنیای دیوانه منطقی باشد. ولی خدا بیامرز! گلن و حالا هم مسیح نمایندگان این فلسفه هستند که هنوز هم باید ترحم داشت و به طرف شانس داد، چیزی که ممکن است ریسک آن بالا باشد و بهایش جان خود طرف و دوستانش باشد. این دوگانگی هم به طور موازی در رفتار ریک هم مشابه مورگان نشان داده شد و شوک ورود به اتاق نوزاد و فهمیدن اینکه کسی که کشته شد سعی در حفظ جان نوزاد داشته نه حفظ اسلحه!
حالا پس از یک مقدمه طولانی جای مطرح کردن این سوال عجیب هستش که شما فکر میکنید حق با ریک هست یا نگان؟ کارهایی که نگان کرده ریک و گروهش مشابهش با دوز کمتر یا بیشتر انجام داده و قتل های زیادی انجام داده واینکار رو برای خانواده و گروهش انجام داده و نگان هم همین کارها رو برای همین دلایل و حفظ قوانینش با شدت و میزان متفاوت انجام داده. شاید اگر از اول ماجرا به جای داستان ریک و گروهش داستان نگان رو میدیدم خیلی از فن بوی ها حالا به جای اینکه طرفدار و دوستدار ریک باشند طرفدار نگان بودند و حق را به او میدادند. نگان هم به روش خود سعی در سرکوب کردن مخالفان و حفظ نظم جامعه اش دارد و شاید کاری اضافه تر انجام نداده و ابزار رعب و وحشت تنها وسیله ای برای کنترل این نظم هستش. دقت داشته باشید این در هم امیختگی مسلما حالتی نیست که شما حق رو ۵۰ به ۵۰ درصد بدونید ولی حداقل طوری هستش که هر دو حاکم رو منطقی و معقول از دید خودشان میدونید و یکی فرشته و عدالت و دیگری رو شیطان و وحشت نمیبینید. هر دو شاید تقریبا مقداری جانی و مقداری دوستدار خانواده باشند البته این میزان ۵۰ به ۵۰ نیست و به سمت ریک سنگینی میکند ولی در این قسمت از سنگینی فاحش تغییر کرد. البته نویسنده با زبان بی زبانی اشاره کرده که خودش موافق کدام جریان است جریانی که نویسنده موافق ان هست جریانی است که گلن مرحوم به آن معتقد بود جریانی که مسیح الان به آن معتقد هست و این یعنی هم ریک و هم مورگان و مسلما نگان جریانات باطلی هستند(از نگان نویسنده) که البته برای هر کدامشان ده ها دلایل منطقی وجود دارد و زیبایی ماجرا در همینجای کار است. دلیل من برای این گفته این هستش که مورگان و فضای فکری او به راهرو تاریک و جریان و صحنه تصمیم مسیح به نور تشبیه شده و هم این سوال معروف که “اگه حق با توست چرا قلبت ناراحته؟” این سوال رو میتوان از حالت چهره مورگان و سردرد و احساس گناه شدید در شوک وارد شدن به صحنه گروگان ها و هم در چهره ریک دید. حتی اینه هم طوری چیده شده بود که ریک تصویر خودش را در ان ببیند و البته بخش تاریک خودش و نویسنده با زبان بی زبانی بارها سعی در تقابل ایتن تضادها اغراق داشته تا جایی که اصول منطقی رو زیر پا گذاشته مثلا در این صحنه نوزاد در گهواره جلو ریک خواب هست در حالی که در اتاق کناری اش چند لحظه پیش صدای شلیک گلوله و درگیری بوده و کسایی که با نوزاد سر و کار دارند میفهمند که من چی میگم و خواب نوزاد چقدر سبکه و قاعدتا باید نوزاد بیدار باشه و در حال گریه باشه ولی نویسنده برای نشان دادن این تضادهاست که نوزاد رو خواب نشان میدهد چون نوزاد خواب بیشتر تداعی کننده معصومیت و بیگناهی هست و دقت کنید چه نوزاد قشنگی هم انتخاب شده و فضای اتاق چقدر تداعی کننده این معصومیت هستش و این معصومیت در مقابل چهره ی وحشی ریک در اینه و سردرگمی اش و احساس گناه. بله نویسنده حاضر شده غیر منطقی بودن خواب بودن نوزاد رو بپذیره و مرگ و میر عجیب دشمنان مورگان رو تا این تضاد رو نشون بده و شاید هدف اصلی این قسمت همین بوده ولی یک “فن بوی” اصلا لذتی و درکی از این تلاش نویسنده نداره و وقتی با انتقاد هم رو برو میشه جوابی نداره که چرا این مواردی که گفتم با عقل جور در نمیاد و جبهه میگیره، شاید از بخش بیشتری از سریال بهره نبرده. کسی که با دید منطقی به سریال نگاه کنه شاید از جفنگ بازی و بخش های چرت سریال لذت نبره در حالی که فن بوی ها ادعای لذت کامل دارند ولی به جای ان از بخش های عمده دیگری که مد نظر نویسنده بوده و برای القایی آن دهنش سرویس شده لذت میبره از این تقابل ها از این در هم امیختگی از این دوگانگی. همه حق دارند و همه منطقی هستند در عین این که هر کدامشان دلیل بر بی منطق بودن تفکرشان هست. ولی هنوز هم کسانی هستند مثل گلن که معتقدند در این دنیای دیوانه هنوز هم میشود فرصت داد و میدانند که این فرصت دادن ممکن است بهای سنگینی داشته باشد و شاید این نگاه از دید خیلی ها دیوانگی باشد چون انسان های خوب در این دنیا زودتر میمیرند ولی تا همچین انسان هایی مثل مسیح هنوز هستند هنوز انسان به معنای ک=واقعی کلمه نمرده است…
علی - سه شنبه 9 آبان 1396
بسیار عالی بود متنتون ، متشکرم ،
کاملاً موافقم ،
بنده از اواسط فصل چهار با سریال همراه شدم …دلیل اصلی دیدن سریال هم برای من همین نکته های ظریف و تصمیماتیه که شخصیت ها توی لحظه های حساس میگیرن ، بعلاوه نتایح و عواقب تصمیماتشون ؛
و گرنه جیمز باند بازی و بزن بزن و زامبی ، گوشۀ کوچکی از سریال و هیجان سریاله…
اون قسمت هایی از سریال هم که یکنواخت پیش میره و مربوط به تنها یک شخصیت سریال میشه ، در واقع داره همین جزییات معنادار سریالو پیش میبره و تشریح میکنه ، پس نباید خرده گرفت که روند کند شده و داستان کسل کننده هست و ….بلکه نویسنده نمیاد داستان بزرگ و جامع سریالو فدای بزن بزن و هیجان مقطعی بکنه ! و حق هم داره…
فکر میکنم خود رابرت کرکمن بود که گفته بود :(( ما میخوایم بیننده ها داستان کلی واکینگ دد رو ببینن ، یه موضوع اساسی که به کلیت داستان حاکمه)) . حالا این داستان کلی میتونه همین جدال درونی مورگان با خودش در مورد کشتن یا نکشتن باشه ، یا هر چیز جالب دیگه ای…
Amir - سه شنبه 9 آبان 1396
دستت درد نگرفت اینهمه نوشتی
بهنام - سه شنبه 9 آبان 1396
من ب نظرم اونایی ک اسیر شدن تو لحظه حساس به نفع گروه ریک عمل میکنن. کارگردان ذکاوت ب خرج داد و تو صحنه قبلی ک مسیح داشت مثبت بازی در میاورد عیسی رو ضایع کرد و قطعا بیننده هیجانی میشه و میگه عیسی درس نگرفتی و بعد تو اپیزود بعدی ، بخشش مسیح یهو همه چیزو عوض میکنه . بیخود اسمشو عیسی نزاشتن. مگی هم راستی مثه فیلم گات تو لحظه آخر برا کمک میرسه. شاه هم قطعا میمیره چون تو این قسمت خیلی عرفانی شده بود. یوجین هم نمیتونه از ریک دل بکنه و قطعا تو لحظه حساس ب کمک ریک میاد. اینا همش نظر شخصیه . امیدوارم قسمتهای بعدی هیجان زیادی داشته باشه
mmad - سه شنبه 9 آبان 1396
قسمت خوبی بود
هیجانش خوب بود
۱ ) فقط یه کم این که خودشو شاه مینامه خیلی رو اعصابه :))
منطقی فکر نمیکنه که یه وقت نکنه تله باشه . همینجوری افتاده دنبال طرف کلی ادم با خودش میبره/ خیلی جو گیره
۲) مطمئن بودم که ریک اینا قراره یه بلایی سرشون بیاد :|
۳ ) این مورالس کی بود ؟
۴) حیف اون دختره نبود که واکره خوردش ؟:(
ام ام - سه شنبه 9 آبان 1396
مورالس همونی بود که تو قسمت دوم از فصل اول با تی داگ زامبی ها رو کشتن تا ریک و گلن بیان داخل مغازه. فکر کنم تو قسمت ششم فصل اول هم بچش یه عروسک به دختر کارول داد و همون عروسک هم کل فصل دوم دنبال او بودن.
سید مصطفے - سه شنبه 9 آبان 1396
بابت ۴ کاملا باهات موافقم :)))
Ali - چهارشنبه 10 آبان 1396
شبیه جومونگ هستش و خیلی رو اعصاب
Negan - سه شنبه 9 آبان 1396
من نمیدونم فاز سازنده این سریال چیه.. ..؟ خب حاجی وقتی نمیخای بکشیش چرا میزرای تیر بخوره ب طرف تیر زدن بعد ضد گلوله هم تنشه هیچ خونی هم ازش نمیاد ولی دوباره بش شلیک نمیکنن اینم بلند میشه مثه ماتریکس همرو تارو مار میکنه
جالبه اخه مورگانم شد شخصیت
mmad - سه شنبه 9 آبان 1396
فک نکنم تیر خورد / چون تا درو باز کردن خودشو پرت کرد اونور ک مثلا تیر خورده و مرده ( اونا رو گول زد )
شاهرخ - سه شنبه 9 آبان 1396
دلیل تارو مار کردنش این بود که ار پشتشون در اومد و سوپرایزشون کرد
بهار - سه شنبه 9 آبان 1396
این قسمت خیلی بهتر از قسمت قبل بود اما بازم ضعف زیاد داشت
خوشحالم که دیگه از پرش های زمانی مقطع خبری نبود چون این پرشا توی قسمت قبل تدوین خوبی نداشتن و فقط فیلمو تیکه تیکه کرده بودن
دوتا ایراد میتونم به این قسمت بگیرم یک این که توی ایستگاه ماهواره نحوه کشتنا شبیه گیما بود!! مثلا یارو همین جور یهو درو باز میکنه میاد بیرون انگار داره قدم میزنه بعد مورگان میکشدش!! یه مورگان توی یه راهرویی راه میره که حداقل ۶ نفر توی راهرو پراکنده ایستادن فقط!! مکس پینه مگه؟؟؟؟؟؟ خیلی بهتر میشد ساخته بشه ولی خب
کلا این جنگ یه داستان خیلی مهیج میتونه باشه کلیییی استراتژی خفن میشه پیاده کرد یعنی میخوام بگم یه داستانی الان دست نویسنده و کارگردانه که خیلی پتانسیل خوبی داره ولی اینا تا این جاش که انگار نتونستن خوب از پس درست کردنش بر بیان امیدوارم قدر این داستانو بیشتر بدونن و بفهمن که ریزش بیننده پیدا کردن و یه کاری بکنن
در آخر هم دوست دارم بگم خیلی این ازکیل خزه اه من جا کرول بودم یه گوله میزدم تو سرش میگفتم انقد زر نزن عامو مگه جومونگه انقد قصه میگییییی
محمد - سه شنبه 9 آبان 1396
به نظر من حرفای ازیکیل معنای خوبی داشت اصلا هم خز نبود باهات موافق نیستم بعدشم فکر کن اگه میکشتیش اینجا چقدر نظر میزاشتن و تحلیل میکردن که این چه سریالیه چقدر اکلی توش آدم میکشن (ارجاع به قسمتی که مورگان جلو ناجی ها یکی از بهترین افراد ازیکیل رو خفه کرد)
امین - سه شنبه 9 آبان 1396
این قسمت خیلی بهتر از قسمت قبل بود
reza - سه شنبه 9 آبان 1396
چند تا نکته،یک اگر سریالو دوست نداری نگاه نکن ،وقتی میای اینجا میگی من دیگه سریالو نمیبینم ،ولی قسمت های بعدم نظر میدی یعنی با خودت درگیری،من هم گاتو میبینم هم مردگانو وبه نظر من هر دو سریال قشنگن مثل دو نوع غذاس هر دو خوشمزس، پس یا نبین یا میبینی دیگه غر نزن ،مدیر سایت کارگردانش نیست ،البته اگر قدرت فهم عقل داشته باشی،سریال گاتم پر ایراده ولی نمیام ایراد بگیرم میشینم نگاه میکنم،برا مثال ،مردگان گات اسب سوارن،قهرمان پرتاب نیزه هستند،خخخخ،فاصله یه هفته رو تو چند ساعت میرن،بازم بگم خخخخخخخخخ
بهار - سه شنبه 9 آبان 1396
خیلی مسخرس که شما و یه سریا مثل شما وقتی یکی انتقاد کرد از سریال میگین خب نبین!!! آخه یعنی چه خب نبین!! این که آدم شعورش میرسه که کجا سریال ضعیف شده و کجا قوی کار کرده بده؟ این که آدم هرچیز مسخره ای نشونش دادن قبول نمیکنه و انتظار داره که تیم خوب کار کنن بده؟!!
mozhdeh_6829 - سه شنبه 9 آبان 1396
وای چه قدر تو رو اعصابی
TheLastOfUs - سه شنبه 9 آبان 1396
مشکل سریال دقیقا امثال شماهاست که خداروشکر تعدادتون فصل به فصل اپیزود به اپیزود کمترو کمتر میشه، شماهایی که چهارو روزه سریالو شروع کردید هرچی هم نشونتون بدن هرجورم به شعورتون توهین کنن فقط به به چه چه میکنید و سازنده هاشم میگن اینا که راضین پس همینطور سرسری سریالو بی کیفیت بسازیم سی چهل فصل کی به کیه کیفیت فنی کیفیت فیلمبرداری یا نمایش مضخرف و ساخت جنگی فاجعه بار در ابعاد وسیع
این دو قسمتو با هم دیدم و باورم نمیشه شماها از چیه این دو اپیزود خوشتون اومده؟! فن بازی درنیارین چون کسی اندازه ی خودم طرفدار این سریال نیست عاشقش بودم اما حس الانم؟ حالم ازش بهم میخوره، توی دو قسمت دقیقا نگان چی بود؟! سایمون کجا بود!! نگان چرا انقدر احمق بود و ما خبر نداشتیم!! اول که مسخره بود خودشو انقدر راحت جلوی گلوله برد اما جالب بعدشبود که دقایق بسیاری رو فقط نمای بسته ی قهرمانانمان درحال تیر اندازی به هدف مانند در پنجره دیوار بودیم و نگان به طرز عجیبی به بیرون پرتاب میشه و به طرز درمانده ای به تصویر کشیده میشه! این اون جنگی بود که چند ماه منتظرش بودیم?
اسمی هم از گات نبرین که فن بوی بودنتون تکمیل نمیشه ? منم جفت سریالارو میبینم و هیچکس مثل شما فن بوی های واکینگ دد نمیتونه خوده واکینگ دد رو مسخره و سطح پایین جلوه بده با مقایسه کردن این با اون!!
اون سریال قراره توی اوج تموم بشه و کاملا هم موفق بوده، راجب ترفند سفر سریع توی یک داستان و محیطی وسیع برای سریع تر کردن ریتم برای تموم شدنش توی اوج چیزی نمیدونی،
کیفیت سریال ناامید کنندست انگار یه سریال دیگست در مقابل سه فصل اول از وقتی سریال سمت اکشن رفت خراب کرد باید همون جو خوفناک اوایل رو ادامه میدادن نه اینکه نکاورهای تا دندان مسلح اونم چه سلاح های خفن و پیشرفته ای! توی ی دنیای اخرزمانی با این تجهیزات نظامی اصلا جور در نمیاد، ما دلمون برای این سریال میسوزه و بیشتر برای چیزی که میبینیم ارزش قائلیم چیزای اشغال ببینیم انتقاد میکنیم با انتقاد و بیان مشکل ها ایرادات برطرف میشه البته برای سازنده هی سریال این موضوع صدق نمیکنه و با اینهمه انتقاد از فصل قبل و جنگ اخرش اینا نه تنها واسشون مهم نبود بلکه بدترش رو ساختن! توی جنگ قبل دو گروه به شکل مضحک فقط تیراندازی میکردن اما این فصل یک گروه فقط تیراندازی میکنه:/
چطور یه سریال شاهکار میتونه انقدر ضدحال بشه و خواب اور و فاجعه بار ترین بخشش وقتایی بود که یادم میرفت دو دقیقه یا چند لحظه قبل چی داشتم میدیم!! بخاطر پرشهای زمانی نابجا و عجیبش کاملا ریتم از دستم در میرفت و تصویرو برمیگردوندم تا ببینم قبل از این صحنه های شاعرانه با شعار دادناشون یه سکانسجنگی از نوع خفن در حال پخشبود اما یکهو سر از نا کجا اوباد دراورد!!
درضمن چون شما گفتی نبین دیگه نمیبینم چون منتظر بودم ی فن بوی بهم بگه چیکار کنم ?
محمد - سه شنبه 9 آبان 1396
بهار خانم مثل اینکه متوجه نشدی دوستمون چی گفت کسی که شعور داره بعد از این که میگه من سریالو نمیبینم نباید قسمت بعد هم بیاد دوباره نظرمنفی بزاره خب این یه جور بیشعوریه یا گفتی نمیبینم نبین یا بیا نظر بده چه خوب یا بد
IZombie - سه شنبه 9 آبان 1396
الحق که سریال به روزهای اوج خودش برگشته. عجب حمام خونی راه انداختن. اگر اسلحه ها اونجا نیست، پس حتما پیش خود نگان تو مقرش هست. در حالی که ریک و بقیه مشغول سایر پایگاه ها هستن، نیگان هم با اون همه اسلحه راهش رو به بیرون باز میکنه و از پشت میاد سر وقت ریک.
امیدوارم اون زامبی عجیب و غریب به خاطر یه بیماری مسری این طوری نشده باشه. درست مثل بیماری که تو زندان شیوع پیدا کرد و همه رو به فنا داد.
Jasmina - سه شنبه 9 آبان 1396
داداچ های گلم ـ میتونین نبینین :)
پدرام - دوشنبه 8 آبان 1396
با دیدن این قسمت یاد حملات جومونگ (گوگوریو ) به بویو افتادم
ولی در کل این قسمت بهتر از قسمت اول بود
Dean Winchester - دوشنبه 8 آبان 1396
جومونگ در طول عمرش به بویو حمله نکرد :)
hamid - سه شنبه 9 آبان 1396
منظورش کشور هانه
Jasmina - سه شنبه 9 آبان 1396
داداش این وینچستر خودش یکی از خوره های سریال های کره ای هست جلوش سوتی ندین :)
reza - دوشنبه 8 آبان 1396
قسمت دوم سریال خیلی خوب طراحی و اجرا شده بود و بخش هایی که مسیح اذعان میکنه که ناجی هارو نگشه که به نظر من سریالو به یه سمت و دیدگاه دیگه میبره و در این قسمت مگی توی سریال نیست و به نظرم مگی با تعدادی از افراد به عنوان نیروهای پشتیبانی عمل میکنند که تو قسمت سوم وارد جنگ میشن به طور کلی این قسمت خیلی خوب بود و صدرصد تو قسمت های آینده بای منتظر سورپرایز های زیادی از ریک و گروهش باشیم
حمید - دوشنبه 8 آبان 1396
از این مطمعنم که سریال اگر شروعش بد باشه از بد به عالی میرسه
واقعا انتظار سخته من که اینو مطمعنم
Navid - دوشنبه 8 آبان 1396
به نظرم قسمت خیلی خوبی بود
ولی پیش بینی میکردم که تو قسمت دوم برخلاف انتظار هممون خبری از نگان و گابریل نیس
ولی عالی بود به هر حال
فقط یه سوال کلمه ( گریسی ) مربوط به فصل یک بود که ریک حیرت زده شد؟؟؟
محمد - سه شنبه 9 آبان 1396
اسم بچه ای بود که ریک دید پدرشو کشته بود برای همین کپ کرده بود
Roohollah - دوشنبه 8 آبان 1396
الکی مردمو هایپ میکنن بعد یه چیز چرت تحویل میدن
اخه واقعا این چی بود فیر هم با کشتن شخصیتای باحالش مثه تراویس جیک و … حسابی خراب کرد ولی بازم جذاب تر از این بود بخدا اینجوری که بوش میاد مثل فصل ۷ هی میره دنبال کارکترای چرت و پلا
iman - دوشنبه 8 آبان 1396
مورالس فصل ۱ موقع رفتن گروه ریک به cdc ازشون جدا شده بود دوباره امد
بچه ای که تو تخت بود برای همونی بود که ریک کشت و اون عکسی که ریک دید برای کی بود ؟
Mohammad_8969 - دوشنبه 8 آبان 1396
Morales’ Return , omg
sina - دوشنبه 8 آبان 1396
مورالس نیومد.نیومد.نیومد….الان اومد بد اومد….اخه اون که ادم خوبی بود چرا رفته سمت نیگان ؟
mohammad - دوشنبه 8 آبان 1396
حرفی ندارم بجز اینکه بگم مورالس خیلی عوضی شده
N'one - دوشنبه 8 آبان 1396
اول – از مورالس بگم، بنظر من حضور دوباره ش تو سریال تفاوتی ایجاد نمیکنه چون دقیقا مقابل و ضد گروه ریک قرار داره پس کنار میره مگر اینکه بخوان براش یه داستان خاصی رو درست کنن
دوم – بنظرم بدترین حرکت و اشتباه زنده نگه داشتن اون افرادی که اسیر بودنه، مسیح هنوز خوب این دنیا رو نشناخته و قطعا اسیر کردن اونا عاقبت خوبی نداره،مورگان و تارا نباید میزاشتن این اتفاق بیوفته ولی خب بلخره سریال قرار اینطور پیش بره وقتی خود ریک میره تو کپ نگان میگه تسلیم شین اینا که دیگ جای خود دارن. و اون یارو که مورگان شناختش چقدر بدم میومد ازش اونو باید حتما میکشت حیف، حالا ببینین اگ همینا قسمت بد دردسر درست نکردن.
سوم – هم که بگم روند داستان تو قسمت ۲ خیلی قوی تر و منطقی تر نسبت به قسمت ۱ بود. فقط هیتمن بازی مورگان یکم خز بود که دیگه خرده نمیگیریم در کل قسمت خوبی بود هم اکشن و هم روایت درست داستان خوب در اومده بود
iman - دوشنبه 8 آبان 1396
سلام این یارو که لحظات اخر بر روی ریک اسلحه کشید چقدر اشنا بود ؟ کی و چکارست ؟
قسمت چند بود این رو دیدم
وای بوی خوشی نمیاد توبین و … تیر خوردند
شایان - دوشنبه 8 آبان 1396
خیلی بهتر از قسمت اول بود
حمید - دوشنبه 8 آبان 1396
ضعف های زیادی داشت الان دوستان میان میگن ولی بد نبود
اونجاش که مورگان داشت همه رو با اسلحه قلع قمع میکرد یاد فیلم جان ویک افتادم
ali/twd - دوشنبه 8 آبان 1396
فوق العاده بوددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددد
بازگشت مورالس خیلی جالب بود
نمره من به این قسمت :۸/۹ از ۱۰ هستش
بی صبرانه منتظر قسمت بعد هستم
علی - دوشنبه 8 آبان 1396
اپیزود خوبی بود…کاشکی از حال و روز گابریل هم خبردار میشدیم.
مورگان هم اراده کنه ، جیمز باندی میشه واسه خودشاااا…
اونم از مورالس ، هی مورالس مورالس کردن ملت ، حالا ریکمونو بکشه خوبه؟ :|
matin - دوشنبه 8 آبان 1396
Damn morales :(
reza - دوشنبه 8 آبان 1396
سلام مورلاس ،سلام جیگر ،ریک که سالم میمونه فقط خدا کنه تحویل نگان نده